سایه برگزیت شماره دو بر سر اروپا!
تحولات سیاسی اخیر در فرانسه، بهعنوان یکی از دو ستون اصلی اتحادیه اروپا، هشدارهای جدیای را در خصوص ثبات بلندمدت این بلوک به صدا درآورده است. نتایج یک نظرسنجی جدید که توسط موسسه معتبر فرانسوی «اودوکسا» (Odoxa) انجام شده، نشاندهنده افزایش چشمگیر محبوبیت جریان راست افراطی و ظهور یک چهره جدید در رأس آن است. این نتایج، نه تنها بر آینده سیاسی داخلی فرانسه، بلکه بر کلیت ساختار اتحادیه اروپا سایه افکنده و خطر وقوع یک «برگزیت دوم» را – این بار با محوریت پاریس – بیشازپیش ملموس ساخته است.نظرسنجی موسسه اودوکسا که در تاریخ ۱۹ و ۲۰ نوامبر بر روی نمونهای متشکل از ۱۰۰۰ نفر از جمعیت واجد شرایط رأیدهی فرانسه انجام شده است، تصویری نگرانکننده از آرایش سیاسی این کشور ترسیم میکند. این نظرسنجی با حاشیه خطای استاندارد ۲/۵ درصد، دو نکته محوری را آشکار میسازد: تداوم قدرتگیری راست افراطی و جهش یک رهبر جوان به جایگاه محتملترین نامزد ریاست جمهوری ۲۰۲۷.این ارقام نشان میدهد که لوپن همچنان از حمایت قوی پایگاه رأی خود برخوردار است. بااینحال، پیچیدگی ماجرا در محدودیتهای قانونی پیش روی او نهفته است. مهمترین یافته این نظرسنجی، ظهور چشمگیر جردن باردلا، رهبر ۳۰ ساله حزب «اجتماع ملی»، است. مارین لوپن، رهبر تاریخی راست افراطی، در ماه مارس گذشته به اتهام اختلاس محکوم شد. این محکومیت، طبق قوانین فرانسه، وی را برای پنج سال از تصدی مناصب دولتی عالیرتبه، از جمله ریاست جمهوری، محروم ساخته است. این «محرومیت اجباری» میدان را برای جانشینی آماده کرده است.برخلاف انتظار، جانشین طبیعی لوپن، یعنی باردلا، نه تنها جایگاه او را پر کرده، بلکه محبوبیت خود را از مربیاش نیز فراتر برده است. نظرسنجی اودوکسا بهطور خاص سناریوهای رقابت باردلا در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۷ را مورد سنجش قرار داده است که نتایج آن برای اتحادیه اروپا و احزاب سنتی فرانسه هولناک توصیف میشوند، جایی که باردلا در برابر رقبایش در دور دوم نیز پیروز می شود. پیروزی بالقوه جریان راست افراطی فرانسه در انتخابات ۲۰۲۷، نه صرفاً یک تغییر در کاخ الیزه، بلکه یک زلزله ژئوپلیتیکی برای اتحادیه اروپا خواهد بود.اتحادیه اروپا بر اساس یک ساختار دو محوری (محور برلین-پاریس) بنا شده است. آلمان بهعنوان بزرگترین اقتصاد و فرانسه بهعنوان قدرت نظامی هستهای (با عضویت دائم در شورای امنیت سازمان ملل) و کانون دیپلماسی اروپا عمل میکند. خروج یا تضعیف شدید فرانسه، به معنای تجزیه محوری قدرت در اتحادیه است.مهمترین نگرانی اروپا، وعده یا تهدید برگزاری همهپرسی مشابه برگزیت است. اگرچه باردلا موضعی محتاطانهتر از برخی همحزبیهای سفتوسخت خود دارد، اما پیروزی او بر پایه شعارهای ضد اتحادیه اروپا و ضد مهاجرت خواهد بود.تحلیلگران پیشبینی میکنند در ابتدا، دولت باردلا باهدف «اصلاح اساسی» اتحادیه، تعهدات خود را در قبال قوانین بروکسل کاهش میدهد (مانند تعهدات بودجهای، قوانین مهاجرتی و قضایی) و متعاقبا روند خروج از اتحادیه اروپا از سوی فرانسوی ها کلید میخورد. پیروزی یک حزب ضد اتحادیه در فرانسه، به سایر گروههای مشابه در ایتالیا (لگا)، هلند (حزب آزادی)، و حتی مجارستان و لهستان (در صورت تغییر دولت) این سیگنال قوی را میدهد که خروج یا خروج نیمهکامل از اروپای واحد یک مسیر عملی است. خروج احتمالی فرانسه (به دلیل اندازه اقتصاد و جایگاه نظامی آن) بسیار ویرانگرتر از خروج بریتانیا خواهد بود. محاسبات اقتصادی نشان میدهد که خروج فرانسه میتواند منجر به فروپاشی سریعتر و عمیقتر ساختار مالی و سیاسی فعلی اتحادیه اروپا شود.



