چهار شهید و یک پیام

حنیف غفاری
معاون سیاسی حزب موتلفه اسلامی 
26  خرداد سالروز شهادت چهار نفر از شهدای مؤتلفه اسلامی یعنی شهید  امانی،  شهید بخارایی، شهید نیک نژاد و شهید صفار هرندی به دست رژیم طاغوت است . این چهار شهید این راه حق، نماد مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم شاهنشاهی در سخت ترین دوران خفقان بوده است. تعبیر خاص  رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی در خصوص شهدای موتلفه( نورالله فی ظلمات الارض) ،بیانگر عمق بینش ،ایمان و مسئولیت پذیری آنها در یکی از سخت ترین و تلخ ترین  برهه های حیات سیاسی و اجتماعی تاریخ ایران بوده است.
شهدای موتلفه محصور و محدود در تاریخ و 6 دهه گذشته اخیرنیستند. نگاه اعتقادی و الگوی زیست مومنانه آنها نه تنها برای نسل کنونی،بلکه برای آیندگان نیز قابل استفاده خواهد بود. بنابراین فرا رسیدن شصتمین سالگرد شهادت این شهدای بزرگوار، صرفا فرصتی برای یادبود این شهدا نبوده و فراتر از آن، زمانی برای بازخوانی و تمرکز بر اندیشه ها و عقاید این قطب نمایان راه حقیقت باشد. 
سبک زندگی فردی و اجتماعی شهدای حزب موتلفه نشان می دهد که آنها نه تنها در جامعه منزوی نبوده اند،بلکه نسبت به زندگی فردی و اجتماعی خود بسیار حساس و متعهد بوده اند. درجای جای زندگی این شهدای بزرگوار "آگاهی"و"ایمان"موج می زند. شهدای شاخص حزب مؤتلفه فقط مبارز و شجاع نبودند بلکه علاوه بر شغل و کارهای روزمره خودشان معلم اخلاق ،ولی شناس و دشمن شناس بودند. این همان درس بزرگی است که باید از شهدای موتلفه بگیریم. 
شهید بخارایی، شهید امانی، شهید نیک نژاد و شهید صفارهرندی جملگی حامی "زندگی"و " آزادی "بودند  اما تلقی ایشان از زندگی و آزادی ،
 با آنچه دشمنان این مرزو بوم مروج آن هستند،زمین تا آسمان متفاوت است. این شهدای مکتب گفتمانی امام راحل( ره) ، قهرمانانه در برابر مروجین کاپیتولاسیون و حامیان تقلیل شرافت و عزت مسلمانان در برابر دشمنان ایستادند و یاد آنها در تاریخ این مرز و بوم جاودان ماند. حسنعلی منصور، نخست وزیر وقت دوران پهلوی تنها یک فرد نبود بلکه یک نماد محسوب می شد!نمادی که نه تنها اصالت و عزت ملت ایران و حتی مصلحت آنها را نفی می کرد،بلکه در صدد تئوریزه نمودن اصل وابستگی و تسلیم محض در برابر دشمنان بود.از دید منصور و دیگر طرفداران کاپیتولاسیون ،جایگاه ذاتی ،ماهوی و حقوقی ملت ایران نسبت به جایگاه آمریکا از ارزش و عیار کمتری برخوردار بود.
در باورهای عمیق قرآنی ما، "شهادت"عین "حیات"است. شهدایی که زنده و "عند ربهم یرزقون"هستند چراغ راه هدایت همه ما درزندگی محسوب می شوند. شهادت شهدای موتلفه اسلامی ، نقطه کمال نهایی ایشان بود. پس از شهادت، این شهدای مکتب و راه حق کماکان مشعلی برای عبور از تاریکی و  فرماندهان واقعی  قلوب مومنین محسب می شوند. تبیین شخصیت، اندیشه و رفتار شهید سلیمانی و فراتر از آن،گفتمان مقدسی که شهدای موتلفه اسلامی  و دیگر شهدای جبهه حق در برابر باطل  مولود آن بوده اند ، مسئولیت و وظیفه همه جویندگان حقیقت است.  وظیفه تبیین مکتب شهدای موتلفه اسلامی  با شهادت ایشان  آغاز شده اما نقطه پایانی برای آن متصور نخواهیم بود.این مسیر مقدس ادامه پیدا خواهد کرد.ان شاءالله.