وقتی اخبار جعلی، واقعیتِ جنگ را مخدوش می‌کنند
اهمیت ارتقاء سواد رسانه‌ای در جنگ

اخبار جعلی، با تحریف اطلاعات و ایجاد روایت‌های جهت‌دار، ادراک عمومی از جنگ را مخدوش و درک حقیقت را دشوار می‌کنند و به موازات این «جنگ رسانه‌ای»، برای رویارویی انتقادی و مقابله با رسانه‌های وابسته به رژیم صهیونیستی، باید سواد رسانه‌ای مخاطبان به ویژه در زمینه جنگ شناختی و عملیات روانی ارتقاء یابد. 
«امروزه جنگ‌ها تنها در میدان نبرد اتفاق نمی‌افتند. بخش بزرگی از درگیری‌ها به جبهه‌ای نامرئی اما بسیار تأثیرگذار منتقل شده‌اند؛ جنگ شناختی و رسانه‌ای، جایی که هر پیام حکم یک موشک را دارد و در این میدان، گلوله‌ها جای خود را به محتوا، خبر، تصویر و تحلیل داده‌اند. دشمن، پیش از حمله نظامی، افکار عمومی را هدف قرار می‌دهد. در چنین شرایطی، سواد رسانه‌ای نقش یک سپر ملی را ایفا می‌کند؛ سدی مستحکم در برابر تهاجم روانی که بقای روانی جامعه به آن گره خورده است.»(1) 
 گزارش‌های «آروتز شوا» بر اساس مدل پروپاگاندای هرمان و چامسکی
معمولا در زمان بحران، دشمن با تولید انبوه شایعات، اخبار جعلی و اطلاعات جهت‌دار، تلاش می‌کند تا افکار عمومی را سردرگم کرده و اعتماد اجتماعی را متزلزل کند. پیروی از منابع رسمی و مورد تأیید کشور، اولین و مهم‌ترین گام برای حفظ انسجام روانی جامعه است. هرگونه نقل‌قول یا بازنشر اخبار از سوی رسانه‌های معاند، می‌تواند ناخواسته در پازل رسانه‌ای دشمن بازی کند. در این زمینه می‌توان به اخبار آروتز شوا استناد کرد، رسانه راست‌گرای رژیم صهیونیستی که اخبار را بر مبنای حمایت از اسرائیل و برجسته کردن تهدیدات ایران ارائه می‌کند. این رسانه حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای را «عملیات ضروری» برای خنثی‌سازی تهدید هسته‌ای ایران معرفی و ضمن تأکید بر موفقیت‌های دفاعی اسرائیل، حملات موشکی ایران را «اقدامی نامشروع» و تهدیدی جدی می‌داند. گزارش‌های این رسانه همچنین به حمایت آمریکا و متحدان اسرائیل توجه دارند. زبان به‌کاررفته شامل اصطلاحاتی مانند «دفاع»، «امنیت» و «تهدید وجودی» است که با تمرکز اصلی بر دستاوردهای نظامی اسرائیل و «مشروعیت» اقدامات آن، اسرائیل را مدافع و ایران را منبع خطر نشان می‌دهد! 
بر اساس مدل «تولید رضایت» هرمان و چامسکی، پوشش رسانه‌های رژیم صهیونیستی نمونه‌ای کلاسیک از پروپاگاندای ساختاری است که از پنج فیلتر کنترل رسانه‌ها بهره می‌برد. آروتز شوا، با برجسته‌سازی تهدید هسته‌ای ایران (فیلتر سوم: دشمن‌سازی)، اقدامات نظامی اسرائیل را «ضروری» و دفاعی معرفی می‌کند. این رسانه با حذف زمینه‌های تاریخی (فیلتر چهارم: سانسور ضمنی) و استفاده از واژگان احساس‌برانگیز (فیلتر پنجم: ایدئولوژی ضدیت)، ادراک عمومی را به سمت قطبی‌سازی سوق می‌دهد. این اقدام در روایت‌رسانی، کارکرد پروپاگاندای مدرن را آشکار می‌‌کند: نه‌تنها اخبار، بلکه چارچوب‌بندی واقعیت نیز تحت کنترل ساختارهای این رژیم منحوس است و آروتز شوا با تمرکز بر «تهدید وجودی ایران»، از استراتژی برجسته‌سازی استفاده می‌کند تا موضوعات خاصی را در کانون توجه قرار دهد و دیگر جنبه‌ها را حذف کند. این روند نشان می‌دهد که رسانه‌های وابسته به این رژیم، نه‌تنها تولیدکننده اطلاعات، بلکه تولیدکننده مشروعیت برای اقدامات سیاسی-نظامی هستند. نتیجه این فرآیند، تثبیت گفتمان مسلط و کاهش امکان گفت‌وگوی انتقادی است. بنابراین به موازات هر «جنگ نظامی» یک «جنگ رسانه‌ای» نیز برقرار است که چه‌بسا سرنوشت نهایی نبرد در میدان دومی رقم می‌خورد. ما به‌عنوان یک مخاطب در مواجهه با این وضعیت و برای رویارویی انتقادی و مقابله با رسانه‌های وابسته به رژیم صهیونیستی، به برخی دانسته‌ها نیازمندیم. در این راستا محسن گودرزی، کارشناس رسانه و عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان عنوان می‌کند: «سواد رسانه‌ای حوزه‌ای بسیار گسترده است. ما در وضعیت جنگی به نوع منحصربه‌فردی از این نوع سواد نیازمندیم. من اسم آن را «سواد رسانه‌ای جنگ» می‌گذارم. سواد رسانه‌ای جنگ،6  بُعد دارد که باید به آن‌ها دقت کنیم. اولین بُعد آن آشنایی با تکنولوژی‌های رسانه‌ای است، یعنی سواد رسانه‌ای ایجاب می‌کند که همه افراد جامعه بتوانند با فناوری‌های دیجیتال کار کنند؛ اگر کسانی هستند که قادر به استفاده از انواع پیام‌رسان‌ها، پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی نیستند، باید راه استفاده از آن‌ها و نحوه ارتباط‌گیری با این ابزارها را به آن‌ها آموزش داد.» 
 لزوم تقویت نگاه انتقادی 
این کارشناس رسانه در ادامه می‌گوید: «در شرایط حاد و خاص جنگی که احتمالا با قطعی اینترنت روبه‌رو هستیم، الزاما باید به رسانه‌ای نظیر رادیو پناه ببریم. رادیوهای جیبی در این وضعیت می‌توانند خیلی کاربرد داشته باشند، اما اصلی‌ترین مسئله در سواد رسانه‌ای جنگ، مواجهه انتقادی با پیام است. بخشی از میدان جنگ در رسانه‌ها تعریف می‌شود، بنابراین اگر ندانیم که چگونه یک ارزیابی انتقادی از پیام‌های رسانه داشته باشیم، بی‌تردید نمی‌توانیم در میدان رسانه‌ای جنگ سربلند بیرون بیاییم. من در جایگاه یک شهروند، یک ایرانی باید در مواجهه با رسانه‌ها نگاه انتقادی داشته باشم.» 
 از اطلاعات غلط تا گمراه‌کننده
این کارشناس در گفت‌وگو با ایسنا با تأمل در وضعیت غیرحاد جنگی توضیح می‌دهد: «وقتی شرایط حادی حاکم نباشد، یعنی دسترسی به اینترنت وجود داشته باشد، ما خیلی با «فیک‌نیوزها» روبه‌رو می‌شویم. «فیک‌نیوزها» دو دسته‌اند؛ یکی آن‌ها که اطلاعات غلط می‌دهند و دیگری آن‌ها که اطلاعات گمراه‌کننده منتشر می‌کنند. زمانی که از اطلاعات غلط صحبت می‌کنیم، یعنی عمدی در انتشار آن خبر یا پیام وجود ندارد، صرفا یک خبرنگار خبری را به‌اشتباه منتشر می‌کند، اما عامدانه نیست. در این وضعیت، مواجه انتقادی به ما می‌گوید که باید خبر را از مسیرهای مختلف صحت‌سنجی کرد. برای نمونه، اگر در یک کانال ایتا یا هرجای دیگری خبری را دیدیم، کانال‌های دیگر ایتا و پیام‌رسان‌های دیگر را هم نگاه کنیم. یک جست‌وجوی ساده در اینترنت خیلی وقت‌ها در مسئله صحت‌سنجی به ما کمک می‌کند. اگر می‌خواهید پیامی را در گروه خانوادگی یا دوستان و همکاران به اشتراک بگذارید، باید این صحت‌سنجی را انجام داده باشید و بعد ارسال کنید. از طرفی وقتی اصطلاح اخبار گمراه‌کننده را به‌کار می‌بریم، یعنی عمدی در انتشار آن‌ها وجود داشته است. در مواجهه انتقادی با چنین اخباری باید دست به حذف زد. چه در پیام‌رسان‌های داخلی و چه در پیام‌رسان‌های خارجی، چه آن‌ها که در دنیای خبر رسمیتی دارند، چه حتی یک کانال خبری متعلق به دوست یا اعضای خانواده، تفاوتی نمی‌کند، هرکس که سعی دارد باعث تشویش اذهان و آسیب به روحیه عمومی جامعه شود، باید آن مسیر ارتباطی را کنار گذاشت. در حال حاضر، اخبار «ایران‌اینترنشنال» یکی از مصادیق همان اطلاعات گمراه‌کننده است. «ایران‌اینترنشنال» برای ازبین‌بردن روحیه مردم یک‌سویه به جنگ ایران و رژیم صهیونیستی نگاه می‌کند. این رسانه، اتفاقاتی را که اصلا رخ نداده است، به‌عنوان دستاوردهای رژیم صهیونیستی به مخاطب نشان می‌دهد.» 
گودرزی تصریح می‌کند: «مردم اگر می‌خواهند روحیه و سلامت روان خود را حفظ کنند، باید «ایران‌اینترنشنال» را از مصرف رسانه‌ای خود کنار بگذارند. خیلی از کانال‌های دیگر ممکن است مستقل یا وابسته به یک سازمان دقیقا به همین رویه «ایران‌اینترنشنال» عمل ‌کنند. دنبال‌کردن چنین کانال‌های خبری در تضاد با سواد رسانه‌ای است. همان‌طور که صحت‌سنجی به ما در شناخت اطلاعات غلط کمک می‌کند، در اینجا نیز مقایسه و سنجش نادرستی و درستی به ما یاری می‌رساند تا تصمیم به حذف یک رسانه بگیریم. از سوی دیگر وقتی پیامی را موقع جنگ در ایتا، تلگرام، اینستاگرام یا هرجای دیگر می‌گذاریم، باید بیش از روزهای دیگر دقت‌نظر داشته باشیم. شهروندانی که یک صفحه یا کانال دارند و همیشه با گروهی از مخاطبان در ارتباط‌اند، نباید چنین تصور کنند که حالا به‌علت جنگ باید ثانیه‌ای و بیش از روزهای عادی محتوا تولید کنند. اتفاقا در روزهای جنگی به اطلاعات کمتری از سوی کاربران فضاهای مجازی نیازمندیم. در وضعیتی که ما با توجه به ماهیت رسانه‌های دیجیتال، تولیدکننده-مصرف‌کننده یا در اصطلاح پروسیومر هستیم، هرکسی ممکن است متأثر از زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود به تولیدات رسانه‌ای دست بزند، این موضوع بی‌تردید در زمان جنگ باید کمرنگ‌تر شود. دقت در این مسئله به مخابره و در ذهن نشاندن اخبار از سوی رسانه‌های رسمی و امر صحت‌سنجی که یاد شد، کمک می‌کند.» 
 مصرف خبر در زمان جنگ باید حساب‌شده‌تر از روزهای عادی باشد
گودرزی یکی دیگر از جنبه‌های سواد رسانه‌ای را بحث مصرف دانسته و توضیح می‌دهد: «مصرف خبر از رسانه‌های مختلف در زمان جنگ باید حساب‌شده‌تر از روزهای عادی باشد. دیگر نباید مثل روزهای معمول بدون حساب‌وکتاب وقتمان را در بستر شبکه‌های اجتماعی بگذرانیم. این روزها، بیش از هر زمانی باید به روابط انسانی و خویشاوندی توجه کنیم، در جایگاه پدر یا مادر بهتر است بیشتر وقتمان را برای کودکان و سالمندان بگذاریم تا به برقراری آرامش روانی و همدلی کمک کنیم. در وضعیت جنگی به رژیم رسانه‌ای سفت‌وسخت‌تری نیازمندیم.» 
وی جنبه‌ای دیگر از سواد رسانه‌ای را در ایام جنگ، اقتصاد سیاسی رسانه‌ها دانسته و یادآوری می‌کند: «این اقتصاد سیاسی در زمان جنگ بیش از پیش خودنمایی می‌کند. همان‌طور که می‌بینیم «ایران‌اینترنشنال» و شبکه‌های اجتماعی وابسته به آن این روزها بیشتر از گذشته اقتصاد سیاسی‌شان عیان می‌شود. خیلی راحت می‌توان درک کرد که «ایران‌اینترنشنال» وابسته به سازمان‌های اسرائیلی و صهیونیستی است، چون تمام اخبار مربوط به جنگ در این رسانه یک‌سویه مخابره می‌شود. دیدیم که «ایران‌اینترنشنال» در این وضعیت، با نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی مصاحبه کرد و تریبون این رسانه را در اختیار او گذاشت. توجه به سازوکار رسانه‌ها و اقتصاد سیاسی آن‌ها در روند مدیریت مصرف رسانه‌ای بسیار کمک‌کننده است.»
گودرزی با نظر به جنبه‌ای دیگر از سواد رسانه‌ای در روزهای جنگ خاطرنشان می‌کند: «آشنایی با تأثیرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رسانه یا پیام نکته مهم دیگر است. ما باید بدانیم در میدان جنگ نظامی، یک جنگ رسانه‌ای هم داریم. جنگ رسانه‌ای به دنبال اثربخشی حداکثری میدان واقعی جنگ است. برای مثال، در اینجا باید توجه داشت که وقتی تجاوزی از سوی رژیم صهیونیستی به ایران می‌شود، در رسانه‌ها آن را ضریب می‌دهند تا به این وسیله بتوانند روحیه جامعه ما را تضعیف و صحنه واقعی جنگ را تقویت کنند. نباید فراموش کرد که هر اتفاق جنگی یک پیوست رسانه‌ای هم دارد، در اینجا است که آگاهی و هوشیاری مخاطب اهمیت پیدا می‌کند. هر تلاشی می‌کنند تا از بستر رسانه، روحیه مردم و خانواده‌ها و همبستگی جامعه را از میان ببرند. رسانه‌ها بی‌تردید در جامعه ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارند. ما این روزها به تفکیک رویدادهای میدان واقعی و میدان رسانه‌ای از یکدیگر نیازمندیم. ما باید از رسانه برای پیروزی در میدان واقعی استفاده کنیم.» 
 اهمیت سواد رسانه‌ای در مقابله با تبلیغات دشمن
در این میان دکتر محمدرضا مقدسی، بنیانگذار رسانه تاب‌آور نیز بر سواد رسانه‌ای و تاب‌آوری در جنگ، به ویژه در زمینه جنگ شناختی و عملیات روانی تأکید کرده و می‌گوید: «این مقوله از اهمیت حیاتی برخوردار است و می‌تواند به عنوان ابزاری در برابر تهدیدات عمل کند. جنگ شناختی به معنای تبدیل ذهن انسان به میدان نبرد است که در آن نه تنها افکار، بلکه نحوه تفکر و رفتار افراد هدف قرار می‌گیرد تا باورها و رفتارهای فردی و جمعی به نفع دشمن تغییر یابد، این نوع جنگ می‌تواند جامعه را از درون بشکند و اراده جمعی مقاومت را بدون نیاز به زور فیزیکی از بین ببرد. 
تاب آوری فرهنگ ماست و در چنین شرایطی، سواد رسانه به عنوان ابزاری مهم برای تاب‌آوری در برابر این تهدیدات عمل می‌کند؛ توانایی تشخیص اخبار جعلی، تحلیل انتقادی پیام‌ها و شناخت ماهیت رسانه‌ها و صاحبان آن‌ها، از مؤلفه‌های مهم سواد رسانه‌ای است که به افراد و به ویژه نیروهای نظامی و فرماندهان کمک می‌کند تا در برابر جنگ شناختی مقاومت کنند.»
او در تعریف تاب‌آوری رسانه‌ای و سپس اهمیت ارتقاء سواد رسانه‌ای عنوان می‌کند: «این موضوع به معنای توانایی رسانه‌ها در حفظ عملکرد، ارائه اطلاعات دقیق و به موقع و حفظ اعتماد عمومی در شرایط بحران و جنگ است که شامل آمادگی پیشگیرانه، پاسخ فعال و سازگاری با شرایط متغیر می‌شود. براین اساس رسانه‌های تاب‌آور با ارائه اطلاعات معتبر، مقابله با شایعات و ایجاد حس امنیت، نقش مهمی در تقویت همبستگی ملی و سلامت روانی جامعه دارند. بنابراین، ارتقاء سواد رسانه‌ای در سطح جامعه و مسئولان، همراه با تقویت تاب‌آوری رسانه‌ها، از مؤلفه‌های اساسی مقابله با جنگ شناختی و عملیات روانی دشمن است که می‌تواند از مغلوب شدن جامعه در برابر جنگ نرم جلوگیری کند و به حفظ انسجام و امنیت ملی کمک نماید. سواد رسانه‌ به ویژه در جنگ، نقش حیاتی و چندوجهی در ایجاد دفاع اجتماعی در عصر دیجیتال ایفا می‌کند، تاب‌آوری رسانه‌ای به معنای ظرفیت نظام رسانه‌ای برای حفظ عملکرد پایدار، انتشار اطلاعات دقیق و ایفای نقش نظارتی خود در شرایط بحرانی است که فراتر از استحکامات فیزیکی و آمادگی نظامی، شامل استحکامات روانی جامعه، انسجام اجتماعی و تشخیص انتقادی جوامع می‌شود تا در برابر تأثیرات چندوجهی جنگ مقاومت کنند، با آن سازگار شوند و بهبود یابند. در عصر دیجیتال، فناوری‌های نوین موجب تسریع انتشار اطلاعات و همزمان اطلاعات نادرست و دستکاری شده می‌شوند، بنابراین، سواد رسانه‌ای که توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و تولید محتوا در پلتفرم‌های مختلف است، از یک مهارت آموزشی به یک ضرورت استراتژیک برای امنیت ملی و ثبات اجتماعی تبدیل شده است.» 
مقدسی در ادامه تأکید می‌کند: «سواد رسانه‌ای، به عنوان ابزاری برای مقابله با جنگ شناختی و جنگ اطلاعاتی، به دفاع اجتماعی کمک می‌کند تا با آگاهی و بصیرت، از نفوذ اطلاعات نادرست و پروپاگاندا جلوگیری کرده و به افراد این امکان را بدهد که پیام‌های رسانه‌ها را به طور انتقادی تحلیل کنند، پتانسیل دستکاری و سوگیری را شناسایی کنند و تصمیمات آگاهانه بگیرند که این مهارت‌ها باعث می‌شود افراد در برابر اطلاعات رسانه‌ای آسیب‌پذیری کمتری داشته باشند و بتوانند به جای مصرف‌کنندگان منفعل، شهروندان فرهیخته و فعال باشند.»
 نقش روزنامه‌نگاران و متخصصان رسانه در جنگ
این بنیانگذار رسانه تاب‌آور به ایرنا می‌گوید: «روزنامه‌نگاران و متخصصان رسانه در خط مقدم انتقال اطلاعات دقیق و قابل اعتماد قرار دارند. آن‌ها باید مهارت‌های عملی مانند درک پروتکل‌های ایمنی، شناسایی اهداف نظامی، آمادگی روانی و اخلاق حرفه‌ای را داشته باشند تا گزارش‌دهی دقیق و مسئولانه‌ای ارائه دهند که به انسجام و امنیت جامعه کمک کند. تشخیص اخلاقی و اولویت دادن به اصل «آسیب نرسان» در چنین شرایطی به حفظ تاب‌آوری جمعی و انسجام اجتماعی کمک می‌کند. برای تقویت تاب‌آوری رسانه‌ای و خبرنگاران در جنگ، راهکارهایی مانند آموزش مداوم مهارت‌های نوین روزنامه‌نگاری، حمایت‌های روانی و قانونی، ایجاد فضاهای کاری سالم و توسعه شبکه‌های همکاری میان رسانه‌ها پیشنهاد می‌شود که این اقدامات باعث می‌شود رسانه‌ها نه تنها از بحران‌ها جان سالم به‌در ببرند، بلکه در دل چالش‌ها رشد کنند و نقش کلیدی‌تری در جامعه ایفا کنند.» 
 آسیب‌پذیری روانی جامعه و نقش سواد رسانه‌ای
این بنیانگذار رسانه تاب‌آور، تصریح می‌کند که «مواجهه غیرنظامیان، به ویژه کودکان، با محتوای مرتبط با جنگ در رسانه‌های دیجیتال، آسیب‌های روانی عمیقی ایجاد می‌کند که تاب‌آوری در برابر جنگ را کاهش می‌دهد، کودکانی که تصاویر خشونت‌آمیز درگیری مسلحانه را در رسانه‌های اجتماعی می‌بینند، احتمالا دچار پریشانی روانی، اضطراب، اختلالات خواب و علائم پس از سانحه می‌شوند و این اثرات منفی به دلیل ماهیت بدون سانسور و الگوریتمی تقویت‌شده محتوا در رسانه‌های اجتماعی شدیدتر است و عوامل کلیدی تاب‌آوری مانند خوش‌بینی و خودکنترلی نمی‌توانند آن را به خوبی خنثی کنند. برای مقابله با این آسیب‌ و چنین صدماتی، مداخلات جامعه‌محور که سواد رسانه‌ای را با حمایت اجتماعی و گفت‌وگو ترکیب می‌کنند، بسیار مؤثر هستند، برنامه‌هایی مبتنی بر آموزش تحلیل رسانه و گفت‌وگوی همدلانه می‌تواند تاب‌آوری شناختی و اجتماعی را در برابر روایت‌های افراطی و اطلاعات نادرست تقویت کند و این برنامه‌ها به شرکت‌کنندگان، مهارت تشخیص تبلیغات رسانه‌ای و تمرین گوش دادن همدلانه را می‌دهند تا جوامع بتوانند در برابر روایت‌های تفرقه‌انگیز مقاومت کنند. ضرورت دارد سیستم‌های آموزشی نیز برنامه‌های جامع سواد رسانه‌ای را به عنوان یک مهارت اساسی از کودکی تا بزرگسالی نهادینه کنند هرچند که بسیاری از کشورها سال هاست که سواد رسانه‌ای را اولویت «دفاع استراتژیک» می‌دانند و معتقدند جوانان باید مهارت‌های مدیریت ریسک را فراتر از بررسی واقعیت‌ها کسب کنند، با این حال، موانعی مانند بودجه ناکافی و چالش‌های فناوری وجود دارد که باید رفع شوند.»
 اهمیت استمرار در آموزش و تقویت تاب آوری
مقدسی در خاتمه خاطرنشان می‌کند: «استمرار در آموزش و گسترش سواد رسانه‌ای از طریق کتابخانه‌ها، گروه‌های مذهبی و سازمان‌های جوانان ضروری است تا تاب‌آوری فراتر از کلاس درس تقویت شود. اگر چه ایجاد تاب‌آوری پایدار در جنگ نیازمند همکاری چندسیستمی است که سیاست، آموزش و مشارکت های مردمی را در بر می‌گیرد اما دولت‌ها نیز می توانند بخش‌های اختصاصی برای هماهنگی سواد رسانه‌ای ایجاد کنند، استانداردها و اهداف مشخص تعیین کنند و در آموزش، فناوری و جامعه مدنی سرمایه‌گذاری کنند. از طرفی مداخلات بالینی که عوامل تاب‌آوری روانشناختی مانند خودکارآمدی و خوش‌بینی را تقویت می‌کنند، به یقین می‌توانند اثرات منفی مواجهه با اخبار جنگ و رسانه را کاهش دهند، لذا سواد رسانه‌ای فراتر از مهارت‌های فنی موضوعی است که باید در شریان های فرهنگ پایداری و دفاع در جریان باشد. سواد رسانه‌ای و تاب‌آوری به منزله ارکان دفاع اجتماعی در مواجهه با جنگ‌های شناختی و تهاجمات نوین دیجیتال جوامع را قادر می‌سازند با آگاهی، مقاومت و پایداری، امنیت و ثبات خود را حفظ کنند.»
پی نوشت:
1- ذوالفقار دیودل کارشناس ارشد ژورنالیسم تلویزیون و مدیریت رسانه/ خبرگزاری تسنیم