از غدیر عاشورایی تا عاشورای خیبری

جواد شاملو
این محرم، یکی از عجیب‌ترین محرم‌های تاریخ ایران است. از آن جهت در این سال غدیر وصل شد به محرم. نه فقط به دلیل داغ سردارانی که به یکباره از دست دادیم. نه فقط به دلیل تصاویری که از شهادت مردمانمان دیدیم. نه فقط به دلیل آن تابوت‌های کوچک کودکانه و نوزادهای کفن‌پیچ‌شده، نه فقط به دلیل پیکرهای سوخته و سرداران ارباً اربا، نه فقط به دلیل دختربچه‌های یتیم شده یا حجله‌هایی که برای جوانان در کوچه و خیابان به چشم می‌خورد. همه این‌ها هست اما این‌ها همه نیست. غدیرمان به محرم وصل شد به دلیلی فراتر. 
از بعد کربلا، قیام کردن، جنگیدن، جهاد و دفاع در راه خدا تبدیل شد به نوعی سوگواری برای سالار شهیدان. از بعد کربلا جنگیدن با هر ظالمی در حکم جنگیدن با قتله سیدالشهدا علیه‌السلام بود، در خاک کربلا و در روز عاشورا. درست به همین قرینه، گریه کردن و عزاداری برای امام حسین هم نوعی جنگیدن بود و این راز ماندگاری معجزه‌وار شور محرم است.
ما با جنگیدن با اسرائیل، داشتیم به امام حسین عرض ارادت می‌کردیم، همانگونه که با عرض ارادت به امام حسین در شب‌های محرم، داریم به نوعی می‌جنگیم. وقتی بعد از 1400 سال چنان دار و دسته و شور و نوا و قیل و قالی راه می‌اندازی که انگار همین دم خبر آمده فرزند رسول‌ خدا را کشته‌اند، یعنی سر جنگ داری؛ یعنی می‌گویی من هنوز یادم نرفته چه شده، یعنی می‌گویی پرونده هنوز باز است و باید تکلیف عاشورا مشخص شود.
از سوی دیگر کربلا بالاترین مصیبت ما و قتل اباعبدالله الحسین علیه‌السلام بالاترین ظلمی است که به شر طی تاریخ مرتکب شده؛ پس جنگیدن با هر ظلمی در طول جنگیدن با جباران مقابل امام حسین است و نه در عرض آن. اینگونه نیست که بگوییم آن‌ها ظالمانی بودند و این ظالمان امروز هم ظالمانی دیگر؛ نه! ما قضیه را به صورت یک زنجیره به هم پیوسته می‌بینیم. تقاص خون امام حسین، براندازی ظلم است؛ والسلام!
امسال غدیرمان به محرم وصل شد، چون در فاصله بین این دو ما با یهود ظالم جنگیدیم و یهود ظالم همواره کارگردان، پشت‌پرده و راهبر جبهه باطل بوده است. از احزاب تا سقیفه و از سقیفه تا کربلا ردپای یهود ظالم مشهود است. 
یهود ظالم آن قومی است که نمی‌گوید خدا نیست؛ نمی‌گوید خدا شریک دارد یا حتی سعی نمی‌کند منافقانه خدا را پشتیبان خود جا بزند و مصادره به مطلوب کند؛ بلکه در شیطانی‌ترین حالت ممکن، خود را با خدا طرف می‌بیند و با ذات ربوبیت درگیر می‌شود. آیه 64 سوره مائده می‌فرماید: «وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ؛ و یهود گفتند: دست [قدرت] خدا [نسبت به تصرّف در امور آفرینش، تشریع قوانین و عطا کردنِ روزی] بسته است. دست هاشان بسته باد و به کیفر گفتار باطل شان بر آنان لعنت باد؛ بلکه هر دو دست خدا همواره گشوده و باز است [به هر چیز و به هر کس] هر گونه بخواهد، روزی می دهد». روی این زمین شری نیست که یهود در آن نقشی نداشته باشد. 
غدیرمان به محرم وصل شد چون جنگ ما دیگر تنها با غاصبان فلسطین نیست، با قصابان غزه است. رژیم اشغالگر در این سال‌ها به مثابه یک اهریمن خونخوار ظاهر شده و دیگر هیچ شباهتی، ولو ظاهری، به یک واحد بین‌المللی ندارد. ما، همچون مولایمان امام حسین، خود را در برابر ظالمی یافته‌ایم که «هیچ» مرزی برای خود قائل نیست. همه‌چیز را به سخره می‌گیرد؛ از قواعد بین‌المللی گرفته تا حیثیت جهانی و قضاوت افکار عمومی بشر. جنگ امروز ما با این رژیم سفاک برآمده از همان «مثلی لا یبایع مثله» است که از ابتدای انقلاب‌مان اعلام کردیم. گناه ما ایرانی‌ها تنها راضی نشدن به غصب فلسطین و قصابی فلسطینیان نیست؛ گناه ما سر خم نکردن در برابر اهریمنان و یاری نکردن آنان در جهت غصب و قصابی است. عدم سازش ما با این سگ هار، الگوگیری از جهاد کبیر سالار شهیدان علیه‌السلام بود و یزید زمانه با هرکه از طریق عادی‌سازی بیعت نگیرد، می‌جنگد. 
هرچند غدیر ما به محرم وصل شد، هرچند شور ما کربلایی است؛ اما به عشق حسین، این بار ایران در گودال خون نمی‌تپد، بلکه فتح خیبر می‌کند دوباره. هرچند غیرت ما حسینی است؛ اما دیگر شب‌های این شیعه‌خانه شام غریبان نمی‌شود؛ بلکه برای دشمن «لیله الهریر» می‌سازیم تا دنیا صدای ضجه ظالمان و غاصبان را بشنود. امروز نه روز غربت ثارالله، بل به مدد او روز ضربت حیدری است که پدافند چندلایه مغز مرحب یهودی را شکافت و سرش را به دو نیم تقسیم کرد! غدیرمان عاشورایی شد؛ ما عاشورایمان را خیبری کردیم.