رویکرد آمریکا، عربستان و امارات به آینده سودان
تقسیم قدرت یا تجزیه

احمد بروایه
کارشناس غرب آسیا و شمال آفریقا

 با سیطره نیروهای «واکنش سریع» بر شهر فاشر و تضعیف موقعیت و جایگاه ارتش در مناطق غربی سودان، اخبار بسیاری از نارضایتی عربستان سعودی و آمریکا از روند موجود و تلاش ریاض برای ورود فعالانه به این عرصه منتشر شد، در این میان یکی از مهم‌ترین اخبار را می‌توان درخواست محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی از ترامپ برای دخالت در بحران سودان باهدف حل‌وفصل آن دانست.همچنین طی روزهای گذشته اخبار تأیید نشده متعددی در زمینه افزایش اختلافات میان ریاض و ابوظبی بر سر مسئله سودان انتشار یافته است، این امر را می‌توان نشانه‌ای از افتراق دانست که پس از تحولات اخیر در منطقه فاشر و بر اساس نگاه هر یک از این کشورها به تحولات سودان، به وجود آمده است، حال سؤال مهم این است؛ این افتراق تا چه‌میزان می‌تواند جدی باشد و چه‌تأثیری بر وضعیت میدانی سودان خواهد گذاشت؟
نقاط اشتراک و اختلاف نگاه عربستان سعودی، آمریکا و امارات به سودان
با وجود تفاوت‌های منافع میان ریاض، واشنگتن و ابوظبی در پرونده سودان، می‌توان گفت این منافع و رویکرد برخاسته از آن در برخی موارد دارای هم‌پوشانی و در برخی موارد دارای تعارض است، بر این اساس مهم‌ترین وجود اشتراک و اختلاف در نگاه این سه بازیگر در این پرونده را می‌توان موارد زیر دانست:
نقاط اشتراک واشنگتن، ریاض و ابوظبی در بحران سودان
هر سه کشور، نخبگان حاکم بر دولت سودان را سیاستمدارانی غیرقابل‌اعتماد و وابسته به گروه‌های اسلام‌گرا می‌پندارند و بر همین اساس با توجه به رویکرد خصمانه هر سه دولت به جریانات اسلام­‌گرای سیاسی، خواهان این هستند که این نخبگان در صورت امکان نقش کمی در آینده سودان داشته باشند،در همین راستا، «مسعد پولس»، مشاور رئیس‌جمهور آمریکا در سخنرانی دو ماه قبل خود، چهره‌های باقی­‌مانده از دوران نظام عمر البشیر، رئیس‌جمهور سابق این کشور و جریان اخوان‌المسلمین را خطوط قرمز آمریکا برای آینده سودان دانست. آمریکا همچنین نسبت به بازگشت برخی از چهره‌های اخوانی به صحنه سیاسی اعتراض و تهدید کرده است در رویکرد خود در قبال سودان تجدیدنظر کند.
ریاض، واشنگتن و ابوظبی بر مبنای رویکرد مشترکشان به اخوان المسلمین و سودان، خواهان دستیابی به‌نوعی تقسیم قدرت در این کشور بر اساس مشارکت ارتش، نیروهای واکنش سریع و جریان‌های مدنی هستند. این تقسیم قدرت درنهایت منجر به تضعیف بیشتر دولت مرکزی در سودان خواهد شد و ساختاری شکننده را در این کشور ایجاد خواهد کرد، لازمه رسیدن به چنین هدفی، مشروعیت‌زدایی از دولت سودان و تنزل دادن آن از جایگاه دولت دارای مشروعیت، به یکی از طرف‌های درگیری بر سر قدرت در این کشور است.نکته مهم دیگر اینکه هر سه کشور مخالف حضور رسمی بازیگران تجدیدنظرطلب در عرصه سودان و تبدیل این کشور شمال آفریقا به یک قطب لجستیکی و نظامی هستند، از همین رو ریاض، ابوظبی و واشنگتن هر یک به اشکال و درجات گوناگون نسبت به هرگونه نقش‌آفرینی و بازیگری تهران، صنعا و مسکو در تحولات سودان حساس هستند.
نقاط افتراق واشنگتن، ریاض و ابوظبی در بحران سودان
عربستان سعودی حضور یک اقتدار مرکزی و باثبات در مناطق مرکزی و شرقی سودان را برای امنیت دریای سرخ و سواحل غربی شبه‌جزیره عربستان ضروری می‌داند، ازاین‌رو ریاض تلاش دارد با حمایت از دولت مرکزی سودان، مانع از فروپاشی آن شود،این در حالی است که ایالات‌متحده مسائلی را مانند مقابله با اسلام­‌گرایی، مخالفت با حضور محور مقاومت در سودان، عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، آزادی‌های مدنی و حضور گروه‌های مدنی در ساختار قدرت و بازسازماندهی ساختار نظامی و امنیتی در سودان به‌صورت جدی‌تری در دستور کار خود دارد و برای تحقق آن‌ها از اعمال فشار بر مقامات این کشور ابایی ندارد.عربستان سعودی و آمریکا درعین‌حال نیروهای واکنش سریع را نیز به‌دلیل بیرون آمدن از رحم دولت اسلام‌گرای عمر البشیر، جریانی غیرقابل اطمینان می‌دانند و تمایل دارند این نیرو نیز به قدرت فائقه در سودان تبدیل نشود.جنایات این گروه در شهر فاشر و بافت اجتماعی مبتنی بر عصبیت این گروه نیز اتخاذ این رویکرد توسط ریاض و واشنگتن را نیز تقویت کرده است، با وجوداین، به‌نظر می‌رسد به‌دلیل ائتلاف‌های حمیدتی، سرکرده نیروهای واکنش سریع با برخی نیروهای مدنی و سکولار، واشنگتن علاقه‌مند است از این گروه به‌عنوان ابزار فشار بر دولت برهان استفاده کند و یا اینکه در صورت افتادن ارتش سودان بر دامان نیروهای تجدیدنظرطلب یا حتی محور مقاومت، از حمیدتی به‌عنوان عامل تجزیه سودان بهره‌برداری سیاسی کند.این در حالی است که امارات سرمایه‌گذاری بر نیروهای پشتیبانی سریع را فرصتی برای حضور در کشورهای مختلف منطقه ساحل و صحرای آفریقا، استفاده از شبکه گسترده قاچاق فلزات گرانبها و مجالی برای سهم‌خواهی در آینده تحولات سیاسی سودان می‌بیند.
باوجود توافق ریاض، واشنگتن و ابوظبی بر سر لزوم تقسیم قدرت در سودان، به‌نظر می‌رسد سه کشور بر سر حدودوثغور این تقسیم قدرت و نیروهای پیشران دولت بعدی سودان اختلاف‌نظر داشته باشند، این اختلاف‌نظر از حمایت هر یک از این سه کشور از گروه‌های وابسته به خود در بحران سودان ناشی می‌شود.
تأثیر افتراق بر آینده سودان
به‌طورکلی چهار کشور مصر، عربستان سعودی، آمریکا و امارات را می‌توان مهم‌ترین طرف‌های منطقه‌ای و  بین‌المللی و نقش‌آفرین برای حل‌وفصل بحران سودان دانست، دراین‌بین به نظر می‌رسد امارات، عربستان و آمریکا مهم‌ترین ارکان این ساختار باشند، همچنین با توجه به روند موجود می‌توان نتیجه گرفت که اختلافات میان این سه رکن اصلی (به‌جز پرونده امنیت مرزی عربستان) بیش از آن‌که ماهیتی راهبردی داشته باشند، دارای ماهیتی تاکتیکی هستند و به سطح تصادم و تضاد حاد منافع در این پرونده نرسیده است.بر روی میز قرار دادن طرح صلح ارائه‌شده از سوی این ساختار چهارگانه که در آن بر آتش‌بس بی‌قیدوشرط به‌عنوان راه‌حل اصلی حل‌وفصل بحران تأکید شده، نشانه همین توافق به‌روی اصول کلی در پرونده سودان است، باوجوداین، نگرانی‌های عربستان و آمریکا از نیروهای پشتیبانی سریع و همچنین امنیت مرزها سبب خواهد شد دولت سودان بتواند وضعیت فعلی خود را تثبیت کند، هرچند این تثبیت به‌معنای بازسازی نیروها و یا بازپس‌گیری مناطق ازدست‌رفته نخواهد بود.