جواد شاملو
در دهههای اخیر، مدیریت فرهنگی کشور همواره با پدیدههای نوظهوری مواجه بوده که در ابتدا به دلیل قرابت با الگوهای غربی با نگاهی تردیدآمیز و تدافعی با آنها برخورد شده است. موسیقی رپ بیشک یکی از چالشبرانگیزترین این پدیدههاست. اما امروز در میانه دهه چهارم پس از ظهور اولین جوانههای رپ در ایران دیگر نمیتوان این سبک موسیقی را صرفاً یک خردهفرهنگ وارداتی یا هنجارشکنی گذرا دانست. رپ به زبان مشترک بخشی از نسل جوان و یکی از پرشنوندهترین ابزارهای بیان دغدغههای اجتماعی بدل شده است.
رپ در ذات خود، موسیقی کلمه و اعتراض است؛ اعتراضی که لزوماً به معنای معارضه با اصل نظام سیاسی نیست. بسیاری از مضامین رپ فارسی در سالهای اخیر بازتابدهنده دردهای مشترکی چون شکاف طبقاتی، اعتیاد، فساد اداری و امید به آینده ایران بوده است. عدم صدور مجوز برای این سبک در هدایت برخی فعالان این حوزه به آنسوی مزرهای جغرافیایی و فرهنگی کمک کرد.
اما با وقایع روزهای اخیر مشخص شد که مدلهای سنتی مجوزدهی نیز نه تنها گرهگشا نیستند، بلکه باعث تخریب اعتبار هنرمند و عمیقتر شدن شکافها میشوند.
اتفاقات روزهای اخیر پیرامون حضور برخی چهرههای شاخص رپ در پلتفرمهای داخلی و واکنشهای متعاقب آن، نشان داد که سیاستهای فرهنگی در قبال این پدیده نباید دچار خطای محاسباتی شود. حاکمیت باید از مدل شکستخورده «اهلیسازی هنرمند» عبور کرده و به سمت مدل «پذیرش تکثر» حرکت کند.
وقتی حاکمیت برای یک رپر مجوز صادر میکند، جامعه آن را به معنای «حکومتی شدن» تعبیر کرده و هنرمند اعتبارش را از دست میدهد. شاید راهکار بهتر این است که به جای تأیید تکتک کلمات، سیستم نظارت پس از انتشار (مشابه مدل کتاب یا مطبوعات) مستقر شود. هنرمند اثرش را منتشر کند و خود مسئولیت حقوقی عواقب آن را بپذیرد، نه اینکه پیشاپیش برای بودن یا نبودن از دولت اجازه بگیرد.
همچنین تشتت آرا بین نهادهای نظارتی تنها باعث سردرگمی هنرمند و سرمایهگذار میشود. باید یک پنجره واحد قانونی برای موسیقی شهری تعریف کرد. نمیتوان از یک سو چراغ سبز نشان داد و از سوی دیگر با ابزارهای نظارتی، پلتفرمها را تحت فشار گذاشت. این استاندارد دوگانه امنیت سرمایهگذاری فرهنگی را از بین میبرد.
اشتباه راهبردی این است که فکر کنیم فقط به رپرهای خنثی باید مجوز داد. هویت و قدرت رپ در اصالت و نقد آن است. سیاست جدید باید فضایی را ایجاد کند که در آن نقد اجتماعی صریح جرمانگاری نشود. رپ ماهیتی ضدساختار دارد و استریلیزه نمیشود. سیاست مجوزدهی باید به گونهای باشد که هنرمند مجبور به تظاهر به توبه نشود و مجوز پاداشی در برابر سکوت یا همکاری نباشد.
نسل جدید «رپ ویترینی» را نمیپذیرد. اگر قرار است مرجعیت فرهنگی موسیقی رپ از خارج از مرزها به داخل بازگردد، راه حل در امنیت بخشیدن به فضای نقد و پذیرفتن رپ به عنوان یک واقعیت مستقل، سرکش و منتقد است.