چرا ترامپ و نتانیاهو در مواجهه با ایران شکست خورده اند؟

رمزگشایی از نقشه شیطان

فخرالدین اسدی
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در تازه ترین مواضع خود ضمن "عالی"خواندن حملات وحشیانه رژیم اشغالگر و منفور صهیونیستی به خاک مقدس کشورمان از ایران خواسته است تا در قبال برنامه هسته ای خود با واشنگتن توافق کند! این در خواست وقیحانه در حالی صورت می گیرد که تا ساعاتی قبل از وقوع حملات رژیم صهیونیستی، ترامپ و رسانه های تحت امر وی مدعی مخالفت مطلق وی با هرگونه حمله ای علیه تاسیسات هسته ای کشورمان شده بودند. رئیس جمهورآمریکا مدعی بود به سمت توافق با ایران می رود
 و در این بحبوحه هرگونه حمله ای به خاک ایران را مخل مذاکرات و روند توافق قلمداد می کند. 
با این حال موضع گیری صریح ترامپ در حمایت مطلق ازحملات رژیم صهیونیستی به وضوح نشان داد که مذاکرات هسته ای نوعی "عملیات فریب"جهت مهیاسازی بستر و فرامتن جنایات اخیر تل آویو بوده است. به عبارتی گویاتر، آمریکا نه تنها در پیشبرد این حملات و حتی طراحی آنها با تل آویو مشارکت داشته،بلکه مسئولیت خلق زمینه های لازم جهت انجام این عملیات رانیز عهده دار بوده است. در چنین شرایطی تکلیف ما با ترامپ مشخص است! 
رئیس‌جمهور آمریکا با انتشار بیانیه‌ای در شبکه اجتماعی خود «تروث» تهدید کرد که حملات بعدی به ایران که از هم‌اکنون برنامه‌ریزی شده‌ است، «حتی بی‌رحمانه‌تر» خواهد بود.
 چرا ترامپ بازی را باخته است؟
رمزگشایی از این بیانیه چندان دشوار به نظرنمی رسد:ترامپ به صورت علنی از نقش خود در حملات اخیر و حتی خیز مشترک واشنگتن -تل آویو در طراحی دور بعدی حملات پرده برداشته است. رئیس جمهور آمریکا از فرصت موهومی سخن گفته است که به مذاکرات و ایران داده تا بتواند مانع از وقوع حملات رژیم صهیونیستی شود اما به قول وی "ایران قدر این فرصت را ندانسته است"!
واقعیت امر این است که چنین مواضع و جملاتی منبعث از ذات خبیث ترامپ است.با این حال رئیس جمهورآمریکا نسبت میان "هزینه"و"فایده"را در این خصوص جا به جا و غلط محاسبه کرده و به زودی متوجه تبعات این رویکرد خطرناک خود خواهد شد. اکنون متوجه دلیل تغییر ناگهانی رویکرد ترامپ نسبت به مسئله "حق غنی سازی صنعتی در خاک ایران"می شویم. ویتکاف در دور اول و دوم مذاکرات مسقط با غنی سازی صنعتی در خاک ایران موافقت کرد اما به صورت ناگهانی این موضع را تغییر داد تا روند به سوی توافق نرود! این همان مسئولیتی بود که ترامپ به ویتکاف سپرده بود:حفظ فرامتن مذاکرات به صورت آشکار و همراهی با نقشه ضد ایرانی
 تل آویو به صورت پنهان! القائاتی که در خصوص اختلافات ترامپ-نتانیاهو در مسیر توافق با ایران صورت می گرفت،بخشی از همان جنگ شناختی واشنگتن در مسیر مذاکرات دو ماهه اخیر به شمار می رفت.اکنون ابعاد آشکار و پنهان بازی مشترک ترامپ و نتانیاهوو در قبال مذاکرات هسته ای برای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان محرز شده است.در چنین شرایطی چینش دوباره میز مذاکره نوعی خبط محاسباتی و راهبردی محسوب می شود. انهدام نقشه راه از پیش تعیین شده ترامپ بهترین و منطقی ترین اقدامی است که در برهه زمانی کنونی باید صورت گیرد. 
 ماجرای یک تماس تلفنی
درست دو روز قبل از آغاز تجاوز وقیحانه و بزدلانه رژیم اشغالگر قدس به خاک مقدس کشورمان ، جمهور آمریکا پیش از ترک اقامتگاه خود در کمپ دیوید  با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس تماسی تلفنی برقرار کرد. بر اساس آنچه رسانه های آمریکایی ادعا کرده بود،طرفین در خصوص پرونده هسته ای ایران و جنگ غزه حدود 40 دقیقه با یکدیگر گفت و گو کرده اند.
 اکنون محرز شده که موضوع اصلی آن تماس ، هماهنگی طرفین در خصوص آغاز جنگی ناجوانمردانه علیه نظام و ملت ایران بوده است. همین مسئله به خودی خود نشان دهنده رویکدر مزورانه ترامپ و دولت آمریکا و از آن مهم تر،اطلاع رسانی انحرافی و عامدانه رسانه های غربی نسبت به تحولات گوناگون در جهان است.با این حال آنچه سرنوشت تحولات بین المللی و واقعی در نظام بین الملل را تعیین می کند قطعا مکالمه تلفنی دو بازیگر شکست خورده و ناتوان نیست! 
استیصال مطلق دشمنان در نبرد با ایران 
وجه اشتراک ترامپ و نتانیاهو در برهه حساس کنونی،استیصال مطلق آنها در برابر قدرت سخت ونرم ایران است. قدرت سخت جمهوری اسلامی ایران خود را در میدان نبرد و در مواجهه مستقیم و پرشدت با جنایات صهیونیستها نشان داده است. امروز ترامپ نماد شکست مطلق است.وی از زمان حضور خود در راس معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا قادر به حل هیچ بحران و مسئله ای در حوزه سیاست خارجی کشورش نبوده است:جنگ اوکراین که قرار بود در عرض 24 ساعت در آن آتش بس دائمی برقرار شود هنوز ادامه داشته و دامنه  آن نیز به لحاظ میدانی و راهبردی گسترده تر شده است. در جنگ تعرفه ها ،آمریکا ناچار شده تحت تاثیر عدم تحقق محاسبات کوتاه مدت خود و اعتراضاتی که در وال استریت و دیگر کانون های اقتصادی و تجاری کشورش رخ داده از تصمیمات خود عقب نشینی کند. در قبال موضوع جنگ غزه نیز ترامپ نه تنها به وعده انتخاباتی خود مبنی بر پایان دادن به این جنگ عمل نکرده،بلکه دستان رژیم متوحش صهیونیستی را در استمرار نسل کشی و جنایت  در فلسطین باز گذاشته است. 
این قاعده در خصوص نتانیاهو نیز صادق است:سیاستمداری که طی روزهای اخیر ازترس سقوط کابینه ناچار به برخی  باج دهی های پشت پرده به احزاب معترض در کابینه ائتلافی و چندتکه خود شده و در جنگ غزه نیز کماکان به سه هدف اصلی خود ( نابودی حماس، اشغال کامل غزه و آزادی اسرای صهیونیست بدون امتیازدادن به حماس) دست نیافته است. نتانیاهو امروز به هر ریسمانی چنگ می زند تا صرفا در قدرت بماند اما حتی نزدیکان وی نیز چشم اندازی  در این خصوص متصور نیستند. اکنون این دو سیاستمدار شکست خورده و منفور پرونده دیگری را پیش روی خود مفتوح کرده اند که در آن "توهم پیروزی "به "شکست واقعی"تبدیل شده است. بدون شک جمهوری اسلامی ایران درس سختی به واشنگتن و تل آویو در این آوردگاه مهم  و سرنوشت ساز خواهد داد. 
 وجه اشتراک نتانیاهو و ترامپ 
مکالمات ترامپ و نتانیاهو ، نماد عینی تبادل نظر دو بازیگر سردرگم و بحران زده در قبال بحران هایی است که خود در خلق و استمرار آن دست داشته و دارند. هر اندازه زمان سپری می شود شاهد تصاعد بحران  های بیشتری در معادلات سیاست داخلی و خارجی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس هستیم. شکی وجود ندارد که فرجام این صحنه برای ترامپ و نتانیاهو چیزی جز شکست قطعی و تباهی مطلق نیست. در آن زمان رصد و مشاهده گزارشها و اخبار رسانه های غربی و صهیونیستی دیدنی و خواندنی خواهد بود. 
رمزگشایی از نقشه شیطان