خدا هست
جواد شاملو
روزهای عجیبی از سر میگذرانیم. ما توانستیم پس از 12 روز دشمن را به آتشبس وا داریم. دشمنی که هرچند ضرباتی به ما زد اما بیشتر از انتظاراتش ضربه خورد و کمتر از انتظاراتش ضربه زد. خیلی بیشتر و خیلی کمتر! اکنون چند هفته است که جنگ تمام شده، اما حال بسیاری از مردم، شبیه نخبگان اروپا پس از پایان جنگ بینالملل اول است؛ احساس میکنند ماجرا به کل تمام نشده. قضیه فقط محدود به این نیست که دوباره جنگ میشود یا نه، بلکه اغلب به درستی احساس میکنند ما وارد دوره تاریخی جدیدی شدهایم که تهدیدها (و قطعا فرصتها)ی بیشتری نسبت به گذشته در آن وجود دارد. هرچند ایران به یاری خدا پس از 12 روز دوباره امنیت را بر کشور حاکم کرد، اما آن سایه ضخیم امنیتی که نسل ما آن را ابدی و ازلی میپنداشت و اگر جهان در آتش فرو میرفت پندار ما آن بود که ایران با تمام مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعیاش، از نظر امنیت همچنان باغیخرمبهار، همچنان جزیره ثبات باقی خواهد ماند، اکنون قدری تضعیف شده.
برای بسیاری از ما آینده مبهم است؛ تحلیلها کاملا قابل اتکا نیستند، نگرانیهایی وجود دارد و اگر بخواهیم خیلی بدبین باشیم، فکر کردن به آینده برایمان خیلی تلخ میشود. این بهترین شرایط است تا ما دوباره به سراغ بهترین منبع آرامش برویم. آرامشی که مایه غفلت نباید باشد، بلکه باید امید را بزاید. آرامشی ورای تحلیلهای خوشبینانه، ورای تکیه کردن به ضعف دشمن یا قوت خودمان، آرامشی حقیقی و قطعی.
آن منبع آرامش یک جمله کوتاه دو کلمهای است: خدا هست. کدام خدا؟ همان خدایی که هنوز از نظامیان صهیونیست در غزه تلفات میگیرد و هنوز گروگانهای هفت اکتبر را در بند حماس نگه داشته است. همان خدایی که از یک گروه گمنام و ناموجود در معادلات جهانی و منطقهای به نام انصارالله یمن، یک سنگر نفوذناپذیر برای محور مقاومت ساخت که نه تنها آمریکای ترامپ را هم وادار به آتشبس با خود و توافق میکند، بلکه جادوی صهیون را هم به قعر دریای سرخ میفرستد. همان خدایی که اعضای شورای عالی امنیت ملی را از محلی که مورد اصابت چند پرتابه سنگین قرار گرفته بود بیرون میآورد و نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پس از آنکه بخش مهمی از شبکه فرماندهی خود را از دست داد، تبدیل به میداندار اصلی جنگ در تمام طول 12 روز نبرد میگرداند. همان خدایی که موشکهای یک کشور تحت تحریم را از پدافند 6لایه مجهزترین ارتش دنیا، به وایزمن و موساد میرساند و فریاد «سدد رمیهم» کودکان باریکه و کرانه را میشنود. همان خدایی که نقشه جامع خنثی کردن کامل خطر جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل را تبدیل به یک قمار باخته میکند و کار را به جایی میرساند که سران دشمن با تکرار مداوم ادعای نابودی تأسیسات هستهای (و اخیرا تنها به تأخیر انداختن برنامه هستهای و ساخت بمب) حمله کمثمر و پرهزینهشان به ایران را توجیه کنند. همان خدایی که در این 12 روز پرخطر، ستون خیمه انقلاب را حفظ کرد و با آن همه توطئه اجازه نداد که شیرازه ایران از هم بپاچد. همان خدایی که ایران را از ورطه جنگ ترکیبی 1401 نجات داد و طراحی کمنقص دشمن را ابتر گذاشت.
همان خدایی که مراقب ماست و جز خیر ما ندید و نخواست. خدایی که نگذاشت خواب کودکان این سرزمین برای مدتی طولانیتر از 12 روز آشفته شود. خدایی که نخواست مادران و همسران و فرزندان بیشتری داغدار شوند؛ نخواست حجلههای بیشتری در شهرهای ما برپا باشند. خدایی که نخواست مُحرم این مردم که مرهم زخمهایشان است و عزاداری سالار شهیدان که مَحرم نجواهایشان است تعطیل شود، نخواست تاسوعا و عاشورا از شور و وسعت هرسالهاش خالی باشد. اما خدا هست فقط یک منبع آرامش یا یک دلداری بزرگ نیست. خدا هست همانقدر که آرامشبخشترین جمله جهان است؛ همانقدر هم ترسناکترین جمله جهان است. خدا هست جمله ترسناکی است برای جنایتکارانی که یک خطه کامل را تبدیل به تلی از خاک و خاکستر کردند. این جمله نه فقط برای ظالمان صهیونی، که برای ما هم باید علاوه بر منشأ امید، منشأ ترس باشد. تمام سختیهای دنیا به پای کمی از سختی آخرت نمیرسد و تمام خوشیهای دنیا در قیاس با خوشیهای آخرت، مضحک مینماید. آنقدری که ما در مسیر مقاومت از خوشیهای دنیا محروم میشویم در قیاس با نعمات بهشتی صفر مطلق است و آن قدر که در این مسیر رنج میبینیم در برابر رنج دوزخ صفر مطلق است. شجاعت دو بال دارد؛ نترسیدن از دشمن و ترسیدن از خدا. «إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ در حقیقت این شیطان است که دوستانش را [با شایعه پراکنی و گفتار وحشت زا، از رفتن به جهاد] می ترساند؛ پس اگر مؤمن هستید از آنان نترسید و از من بترسید». ما در این برهه وظایفی داریم. دلگرمی به خدا، ارزانی آن شخص یا گروه یا دولت یا کشوری است که هوشمندانه اما پایمردانه مقاومت میکند؛ سهم من اگر جهادگریز باشم، از خداوند این جهان چیزی جز خوف نیست.
روزهای عجیبی از سر میگذرانیم. ما توانستیم پس از 12 روز دشمن را به آتشبس وا داریم. دشمنی که هرچند ضرباتی به ما زد اما بیشتر از انتظاراتش ضربه خورد و کمتر از انتظاراتش ضربه زد. خیلی بیشتر و خیلی کمتر! اکنون چند هفته است که جنگ تمام شده، اما حال بسیاری از مردم، شبیه نخبگان اروپا پس از پایان جنگ بینالملل اول است؛ احساس میکنند ماجرا به کل تمام نشده. قضیه فقط محدود به این نیست که دوباره جنگ میشود یا نه، بلکه اغلب به درستی احساس میکنند ما وارد دوره تاریخی جدیدی شدهایم که تهدیدها (و قطعا فرصتها)ی بیشتری نسبت به گذشته در آن وجود دارد. هرچند ایران به یاری خدا پس از 12 روز دوباره امنیت را بر کشور حاکم کرد، اما آن سایه ضخیم امنیتی که نسل ما آن را ابدی و ازلی میپنداشت و اگر جهان در آتش فرو میرفت پندار ما آن بود که ایران با تمام مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعیاش، از نظر امنیت همچنان باغیخرمبهار، همچنان جزیره ثبات باقی خواهد ماند، اکنون قدری تضعیف شده.
برای بسیاری از ما آینده مبهم است؛ تحلیلها کاملا قابل اتکا نیستند، نگرانیهایی وجود دارد و اگر بخواهیم خیلی بدبین باشیم، فکر کردن به آینده برایمان خیلی تلخ میشود. این بهترین شرایط است تا ما دوباره به سراغ بهترین منبع آرامش برویم. آرامشی که مایه غفلت نباید باشد، بلکه باید امید را بزاید. آرامشی ورای تحلیلهای خوشبینانه، ورای تکیه کردن به ضعف دشمن یا قوت خودمان، آرامشی حقیقی و قطعی.
آن منبع آرامش یک جمله کوتاه دو کلمهای است: خدا هست. کدام خدا؟ همان خدایی که هنوز از نظامیان صهیونیست در غزه تلفات میگیرد و هنوز گروگانهای هفت اکتبر را در بند حماس نگه داشته است. همان خدایی که از یک گروه گمنام و ناموجود در معادلات جهانی و منطقهای به نام انصارالله یمن، یک سنگر نفوذناپذیر برای محور مقاومت ساخت که نه تنها آمریکای ترامپ را هم وادار به آتشبس با خود و توافق میکند، بلکه جادوی صهیون را هم به قعر دریای سرخ میفرستد. همان خدایی که اعضای شورای عالی امنیت ملی را از محلی که مورد اصابت چند پرتابه سنگین قرار گرفته بود بیرون میآورد و نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پس از آنکه بخش مهمی از شبکه فرماندهی خود را از دست داد، تبدیل به میداندار اصلی جنگ در تمام طول 12 روز نبرد میگرداند. همان خدایی که موشکهای یک کشور تحت تحریم را از پدافند 6لایه مجهزترین ارتش دنیا، به وایزمن و موساد میرساند و فریاد «سدد رمیهم» کودکان باریکه و کرانه را میشنود. همان خدایی که نقشه جامع خنثی کردن کامل خطر جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل را تبدیل به یک قمار باخته میکند و کار را به جایی میرساند که سران دشمن با تکرار مداوم ادعای نابودی تأسیسات هستهای (و اخیرا تنها به تأخیر انداختن برنامه هستهای و ساخت بمب) حمله کمثمر و پرهزینهشان به ایران را توجیه کنند. همان خدایی که در این 12 روز پرخطر، ستون خیمه انقلاب را حفظ کرد و با آن همه توطئه اجازه نداد که شیرازه ایران از هم بپاچد. همان خدایی که ایران را از ورطه جنگ ترکیبی 1401 نجات داد و طراحی کمنقص دشمن را ابتر گذاشت.
همان خدایی که مراقب ماست و جز خیر ما ندید و نخواست. خدایی که نگذاشت خواب کودکان این سرزمین برای مدتی طولانیتر از 12 روز آشفته شود. خدایی که نخواست مادران و همسران و فرزندان بیشتری داغدار شوند؛ نخواست حجلههای بیشتری در شهرهای ما برپا باشند. خدایی که نخواست مُحرم این مردم که مرهم زخمهایشان است و عزاداری سالار شهیدان که مَحرم نجواهایشان است تعطیل شود، نخواست تاسوعا و عاشورا از شور و وسعت هرسالهاش خالی باشد. اما خدا هست فقط یک منبع آرامش یا یک دلداری بزرگ نیست. خدا هست همانقدر که آرامشبخشترین جمله جهان است؛ همانقدر هم ترسناکترین جمله جهان است. خدا هست جمله ترسناکی است برای جنایتکارانی که یک خطه کامل را تبدیل به تلی از خاک و خاکستر کردند. این جمله نه فقط برای ظالمان صهیونی، که برای ما هم باید علاوه بر منشأ امید، منشأ ترس باشد. تمام سختیهای دنیا به پای کمی از سختی آخرت نمیرسد و تمام خوشیهای دنیا در قیاس با خوشیهای آخرت، مضحک مینماید. آنقدری که ما در مسیر مقاومت از خوشیهای دنیا محروم میشویم در قیاس با نعمات بهشتی صفر مطلق است و آن قدر که در این مسیر رنج میبینیم در برابر رنج دوزخ صفر مطلق است. شجاعت دو بال دارد؛ نترسیدن از دشمن و ترسیدن از خدا. «إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ در حقیقت این شیطان است که دوستانش را [با شایعه پراکنی و گفتار وحشت زا، از رفتن به جهاد] می ترساند؛ پس اگر مؤمن هستید از آنان نترسید و از من بترسید». ما در این برهه وظایفی داریم. دلگرمی به خدا، ارزانی آن شخص یا گروه یا دولت یا کشوری است که هوشمندانه اما پایمردانه مقاومت میکند؛ سهم من اگر جهادگریز باشم، از خداوند این جهان چیزی جز خوف نیست.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
خدا هست
-
ترس آمریکا از جنگ فرسایشی
-
نسخه امن اقتصاد مقاومتی
-
تسهیل تولید مسیری مستمر برای حمایت از مردم است
-
حمایت از تولید پاسخ به همدلی و وحدت هرچهتمامتر ملت است
-
بومیسازی فناوری ضرورتی برای استقلال صنعتی
-
موانع قانونی بازگشت تحریمها
-
تحصیل بدون یادگیری
-
برای مقابله با دشمن آمادهایم
-
شکست صهیونیستها در جنگ اخیر فراتر از حد تصور است