مشکلات اقتصادی هم آمار جراحی زیبایی را کم نکرد
تناقض ضرورت در عملهای زیبایی
گروه اجتماعی
شواهد میدانی نشان میدهد که این روزها در دوران رکود و تورم و شرایط سخت که سطح مالی بسیاری از شهروندان افت پیدا کرده، بازهم از میزان علاقهمندی به دریافت خدمات زیبایی کاسته نشده و خیلیها به هر وسیلهای ولو به خطر افتادن سلامتیشان و انجام عملهای ارزان این کار را انجام میدهند.
اما ایران تنها کشوری نیست که در زمان تشدید مشکلات اقتصادی، شاهد اوجگیری پزشکی زیبایی است. در آمریکا هم باوجود شرایط بد اقتصادی افراد زیادی به عمل جراحی زیبایی روی میآورند. پس از رکود سال ٢٠٠٨، آمریکاییها برای غذا، پوشاک و اجاره مسکن پول کمتری هزینه کردند اما هزینههای آنها برای لیپوساکشن و سایر جراحیهای زیبایی افزایش یافت. به نوشته مجله نیوزویک در دسامبر ٢٠١١: «اقتصاد در وضعیتی وخیم قرار دارد اما نگاهی به تجارت پزشکی زیبایی عکس این موضوع را نشان میدهد.»
پژوهشگران علوم رفتاری، این مسئله را عادی قلمداد کرده و معتقدند این امر در مورد برخی کشورها صحت بیشتری دارد چرا که در زمان بحران مردم دستبهکارهایی میزنند که وضعیت آنها را بهتر جلوه میدهد. برهمین اساس فرخنده رسولی، روانشناس به این پرسش که چرا پزشکی زیبایی در شرایط نامطلوب اقتصادی، هنوز روندی روبهرشد دارد، اینگونه پاسخ میدهد: «این مسئله دلایل متعددی دارد و شاید یکی از مهمترین دلایل آن حس عدم اطمینان نسبت به آینده است، وقتی فرد اطمینان خود را نسبت به تحقق خواستههای بزرگتر خود یعنی خرید خانه و سایر امکانات رفاهی در آینده نزدیک یا دور از دست میدهد، تلاش میکند تا بر روی تغییرات ظاهری خود سرمایهگذاری کند و این اصلا موضوع عجیبی نیست.»
افراد جامعه، توانی برای انجام اقدامات و تغییرات بزرگتر ندارند
این روانشناس معتقد است، اکنون به نقطهای رسیدهایم که متأسفانه بسیاری از افراد از زن و مرد تا دختر و پسر ظاهر خود را تغییر میدهند تا شاید به رضایت برسند. اگر دراینباره مشکلات اقتصادی هم دخیل باشد، گرفتار غیرپزشکانی میشوند که با هزینههای پایینتر چنین خدماتی ارائه میکنند، اما جان متقاضیان این خدمات را بهخطر میاندازند.
رسولی ابراز نگرانی میکند از اینکه عملهای زیبایی غیرضروری هم در سالیان اخیر افزایش یافته و افراد برای انجام این عملها وام میگیرند تا به این حس و یا رضایت درونی برسند که علیرغم مشکلات اقتصادی توانستهاند برای خود کاری انجام بدهند و همین را بهمثابه یک دستاورد تلقی میکنند، چراکه توانی برای انجام اقدامات و تغییرات بزرگتر ندارند. بنابراین جراحی زیبایی و افراط در آن را صرفا از دریچه زیبایی و یا توجه بهظاهر نباید تحلیل کرد و حتما باید از پنجره بزرگتری به این مسئله نگریست. وقتی فرد مثلا علیرغم سالها تحصیل در حوزه شغلی به درآمد حداقلی که کفاف زندگی را بدهد نمیرسد، برای اینکه حس سرخوردگی نداشته باشد و تصور کند کاری در زندگی برای خود انجام داده بهسراغ جراحیهای غیرضروری زیبایی میرود تا اینگونه به خودش حس کامیابی و «بهدستآوردن» را القا کند.
این روانشناس در ادامه، باری دیگر هشدار میدهد، تشدید مشکلات اقتصادی و هر اتفاقی که منجر به سرخوردگی و نااطمینانی از آینده شود، مردم را خواهناخواه به سمتی میبرد که تنها بهفکر امروز باشند. بخشی از آن منجر به این میشود که یک رضایت زودگذر از تغییر ظاهر را برای خود رقم بزنند و از این بابت باید نگران بود. همانطور که اشاره کردم در کنار افرادی که نیاز مبرم به جراحیهای زیبایی دارند، افرادی در مطبها و کلینیکهای پزشکی دیده میشوند که کوچکترین نقصی در چهره خود ندارند و خودشان را بهسختی و قرض و وام میاندازند تا حس بهتری نسبت به خود داشته باشند چراکه مشکلات اقتصادی اجازه نمیدهد افراد بهاندازه تلاش خود دستاورد داشته باشند.
برخی پزشکان به خاطر منفعت مالی، فرد را به سمت جراحی غیرضروری میبرند
اما مطابق نظرگاه بهروز ابراهیمی در قامت پژوهشگر مسائل اجتماعی، وخامت وضعیت اقتصاد، نه فقط مردم عادی جامعه که پزشکان را هم در چرخه جراحیهای زیبایی گرفتار کرده است. مطابق دیدگاه او، جراحان عمومی و پزشکانی که دوره 6ساله «تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی» را نگذراندهاند، متخصصهای پوست، جراحان فک و گوش وحلق و بینی، برای کسب درآمد بیشتر و دستمزدهای کلان به جراحی پردرآمد زیبایی روی آوردهاند. علاوه بر این هزاران آرایشگر و متخصص بزک صورت ابرو و ناخن و مراکزی که زیر عنوان «استودیوهای زیبایی» مثل قارچ در هر گوشه و کنار سبز شدهاند، در بازار زیبایی به کسبوکار مشغولند، چراکه در وضعیت بغرنج اقتصادی، آنچه بیش از همه اهمیت پیدا میکند، کسب سود و درآمد هنگفت است و حتی در این رهگذر، اخلاقیات و انسانیت هم زیر پا گذاشته میشود، بهطوریکه برخی پزشکان بهمنظور منفعت مالی فرد را به سمت جراحی غیرضروری میبرند. چنین اقدامی صرفا به خاطر منفعت مالی است. طبیعتا مردم حتی در شرایط سخت که سطح مالیشان افت پیدا میکند هم علاقهمند به گرفتن خدمات زیبایی هستند و به هر وسیلهای ولو به خطر افتادن سلامتیشان و انجام عملهای ارزان این کار را انجام میدهند.
این پژوهشگر معتقد است: این وظیفه پزشک است که زیباجو را از عواقب و پیامدهای جراحی غیرضروری آگاه کند. متأسفانه در این آشفتهبازاری که وضعیت اقتصادی مشکلاتی را پدید آورده، نظارتی بر فعالیت بسیاری از تکنیسینهایی که عمل جراحی غیرحرفهای و غیرضروری انجام میدهند، نیست. البته منکر این نیستیم که حتی در بین پزشکان متخصص هم افرادی هستند که به شکل صحیح عمل نمیکنند. بااینحال بالای 99 درصد تبلیغاتی که در شبکههای مجازی صورت میگیرد، توسط افرادی است که فاقد هرگونه مهارت، دانش تخصصی و علمی هستند و در حق مردم اجحاف میکنند.
تأثیر مشکلات اقتصادی بر شیوه عملهای زیبایی قابلمشاهده است
این پژوهشگر مسائل اجتماعی ابراز نگرانی میکند از اینکه، اوجگیری پزشکی زیبایی باوجود شرایط بد اقتصادی پیامدهای ناگواری به همراه دارد. او توضیح میدهد: «درواقع همهگیری گرایش به عملهای زیبایی، کار را بهجایی رسانده که برخی افراد، صرفا بهخاطر تبلیغات مجازی و قیمت ارزانتر، به انجام این عملها در هر شرایطی تن میدهند و جان خود را به خطر میاندازند و در محیطی بهشدت غیراستاندارد و غیراستریل، به انجام این عمل تن میدهند. جایی که حتی بیهوشی هم برای مراجعهکننده انجام نشده و به گواه برخی افراد، چند روز بعد از انجام این عمل، فرد دچار عارضه شدید شده و ممکن است جانش را از دست بدهد و در اینجاست که ما تأثیر مشکلات اقتصادی را نهفقط در تشدید عملهای زیبایی بلکه در شیوه انجام آنهم مشاهده میکنیم. درواقع برخی افراد غیرپزشک تمایل دارند به هر نحوی که شده درآمدی از این راه کسب کنند و این برای جامعه خطرناک است!»
ابراهیمی میگوید: «برخی از متخصصان مجوز و پروانه انجام عملهای زیبایی مثل کاشت مو یا تزریق ژل و بوتاکس را میگیرند، اما اصلا خودشان انجام نمیدهند، چون از سویی این افراد این کار را برای خود دور از شأن میدانند و از طرف دیگر هم با استخدام افراد دوره دیده، بدون اینکه کاری انجام دهند، درصد قابلتوجهی از درآمد این افراد را بهخاطر مجوز به خود اختصاص میدهند. افراد دورهدیدهای که در کلینیکهای زیبایی این پزشکان مشغول به کار میشوند، اغلب در دورههای آموزشی مربوط به انجام این اقدامات زیبایی در ترکیه، دوبی یا ایران شرکت کردهاند، کارشان را بلدند و تبلیغات خوبی هم در فضای مجازی و اینستاگرام انجام دادهاند. آنها بهواسطه تبلیغات اینستاگرامی، مشتریان زیادی را میتوانند به مطب بکشانند و پول خوبی هم در میآورند که سهم قابلتوجهی از آن، به خانم یا آقای دکتر میرسد. متأسفانه مراجعهکننده، افرادی که پزشک نیستند و صرفا در دورههای آموزشی شرکت کردهاند را، آقا یا خانم دکتر خطاب میکند و خیلی هم از خدماتی که دریافت میکند راضی است. اغلب متخصصان از این بابت بسیار رضایت دارند. چون معتقدند بدون اینکه کاری انجام دهند، پول میگیرند.»
این پژوهشگر در ادامه تأکید میکند: «این شیوه آنچنان در ایران متداول شده که کسی به شیوه اجرای آن ایرادی وارد نمیداند و معمولا هم نظارتی بر اینکه چه کسی در کلینیک خدمات نهایی را ارائه میدهد، صورت نمیگیرد و صرف اینکه پزشک حضور داشته باشد و اقدامات در داخل مطب یا کلینیک انجام شود، کفایت میکند و عجیبتر این است که چنین اخباری بارها در رسانهها منتشر شده و دستبهدست چرخیده اما همچنان که در دوران رکود و تورم قرار داریم، بازهم از میزان علاقهمندی مردم نسبت به دریافت خدمات زیبایی کاسته نشده است.»
سقف خواستههای مردم کوتاه شده است!
ابراهیمی تصریح میکند: «هسته مرکزی «زیبایی» در اغلب رسانهها عبارت است از: «کسی که چیزی را بخواهد، به آن میرسد»، «چهره زیبا از آسمان نمیافتد، چهرهای را که میخواهید، به دست میآورید». وقتی چنین احکام بیپایهای بر هر در و برزنی تبلیغ شود، بهترین شرایط برای فروش محصولات لاغرکننده، لوازمآرایشی و جراحیهای زیبایی تا بینهایت فراهم میآید. در این ایدئولوژی نکته دیگری نهفته است که «قربانی، خودش مقصر است» یعنی کسی که نمیتواند به معیارهای زیبایی دست یابد، تقصیر خودش است. درنتیجه نفوذ این تبلیغات بر افکارعمومی، بخشی از زنان و مردان که به استانداردهای دیکته شده توسط تئوریسینهای اقتصاد زیبایی، دست نمییابند، اعتمادبهنفسشان را از دست میدهند و گاه به تمام تحقیرهای این سیستم تن میدهند تا شاید به ایدهآل زیبایی برسند. اینها بهجای محکوم کردن سیستم و افکاری که انسان را بازیچه منافع اقتصادی میکند، خودشان را مقصر میدانند که موفق نشدهاند، به استانداردهای زیبایی دست یابند و ازآنجاییکه جامعه در سالیان اخیر به لحاظ اقتصادی با مشکلات متعددی دستبهگریبان بوده، بسیاری از شهروندان قادر نبودهاند در سایر بخشها ازجمله در بخش اشتغال و یا خرید خانه و سایر آمال و آرزوهای خود به استانداردهایی که مدنظر داشتهاند دست یابند، لذا اکنون باتوجه به شرایطی که بر اقتصاد حاکم شده، تنها روزنهای که به آن دلخوش هستند، تمرکز بر زیبایی و زیباتر به نظر رسیدن است. درواقع سقف خواستههایشان کوتاه شده و با درآمدی که ماهانه کسب میکنند، تنها قادرند بر روی تن و ظاهر خود سرمایهگذاری کنند و از این بابت نباید به جامعه خرده گرفت.»
این پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به مشکلات فرهنگی جامعه خاطرنشان میکند: «میانگین مطالعه در جامعه ما ناچیز است و طبیعتا با تنگتر شدن حلقه مشکلات اقتصادی، نخستین چیزی که از سبد خرید حذف میشود، همین کتاب است. وقتی خوراک فرهنگی جدی به جامعهای نرسد، اعضای آن از رسانههایی که ابتذال تجارت آنهاست و از طریق ابتذال پول درمیآورند، خوراک فرهنگی میگیرند مثلا ممکن است فردی که عملهای زیبایی متعددی روی بدن و اندام خود انجام داده در جامعهای که میان اعضای آن استفاده از لوازمآرایشی یا انجام عملهای زیبایی آمار بالایی ندارد، مشهور شود و بسیاری از افراد جامعه از آن فرد الگو بگیرند، حتی ممکن است تصور کنند که در سایه مشکلات اقتصادی، تنها راهی که برای کسب هویت و منزلت اجتماعی برای آنان باقیمانده، همین عمل زیبایی است و از این طریق میتوانند حس کنند که هنوز مفیدند و دیده میشوند. حالا مدتهاست که این تنها زنان نیستند که مشتری انواع جراحیهای زیبایی هستند، مردان نیز خود را به تیغ زیبایی میسپارند. اگرچه در سالیان اخیر میزان مصرف گوشت و مرغ کاهشیافته ولی به گفته مدیران کلینیکهای زیبایی، فشارهای اقتصادی تأثیر محسوسی بر این بازار نداشته است. هرچند که استقبال به این نوع جراحیهای زیبایی در یک سال گذشته کمتر شده است اما میل افسارگسیخته به زیبایی همچنان وجود دارد و کماکان بسیاری از افراد در صف جراحیهای زیبایی قرار دارند.»
شواهد میدانی نشان میدهد که این روزها در دوران رکود و تورم و شرایط سخت که سطح مالی بسیاری از شهروندان افت پیدا کرده، بازهم از میزان علاقهمندی به دریافت خدمات زیبایی کاسته نشده و خیلیها به هر وسیلهای ولو به خطر افتادن سلامتیشان و انجام عملهای ارزان این کار را انجام میدهند.
اما ایران تنها کشوری نیست که در زمان تشدید مشکلات اقتصادی، شاهد اوجگیری پزشکی زیبایی است. در آمریکا هم باوجود شرایط بد اقتصادی افراد زیادی به عمل جراحی زیبایی روی میآورند. پس از رکود سال ٢٠٠٨، آمریکاییها برای غذا، پوشاک و اجاره مسکن پول کمتری هزینه کردند اما هزینههای آنها برای لیپوساکشن و سایر جراحیهای زیبایی افزایش یافت. به نوشته مجله نیوزویک در دسامبر ٢٠١١: «اقتصاد در وضعیتی وخیم قرار دارد اما نگاهی به تجارت پزشکی زیبایی عکس این موضوع را نشان میدهد.»
پژوهشگران علوم رفتاری، این مسئله را عادی قلمداد کرده و معتقدند این امر در مورد برخی کشورها صحت بیشتری دارد چرا که در زمان بحران مردم دستبهکارهایی میزنند که وضعیت آنها را بهتر جلوه میدهد. برهمین اساس فرخنده رسولی، روانشناس به این پرسش که چرا پزشکی زیبایی در شرایط نامطلوب اقتصادی، هنوز روندی روبهرشد دارد، اینگونه پاسخ میدهد: «این مسئله دلایل متعددی دارد و شاید یکی از مهمترین دلایل آن حس عدم اطمینان نسبت به آینده است، وقتی فرد اطمینان خود را نسبت به تحقق خواستههای بزرگتر خود یعنی خرید خانه و سایر امکانات رفاهی در آینده نزدیک یا دور از دست میدهد، تلاش میکند تا بر روی تغییرات ظاهری خود سرمایهگذاری کند و این اصلا موضوع عجیبی نیست.»
افراد جامعه، توانی برای انجام اقدامات و تغییرات بزرگتر ندارند
این روانشناس معتقد است، اکنون به نقطهای رسیدهایم که متأسفانه بسیاری از افراد از زن و مرد تا دختر و پسر ظاهر خود را تغییر میدهند تا شاید به رضایت برسند. اگر دراینباره مشکلات اقتصادی هم دخیل باشد، گرفتار غیرپزشکانی میشوند که با هزینههای پایینتر چنین خدماتی ارائه میکنند، اما جان متقاضیان این خدمات را بهخطر میاندازند.
رسولی ابراز نگرانی میکند از اینکه عملهای زیبایی غیرضروری هم در سالیان اخیر افزایش یافته و افراد برای انجام این عملها وام میگیرند تا به این حس و یا رضایت درونی برسند که علیرغم مشکلات اقتصادی توانستهاند برای خود کاری انجام بدهند و همین را بهمثابه یک دستاورد تلقی میکنند، چراکه توانی برای انجام اقدامات و تغییرات بزرگتر ندارند. بنابراین جراحی زیبایی و افراط در آن را صرفا از دریچه زیبایی و یا توجه بهظاهر نباید تحلیل کرد و حتما باید از پنجره بزرگتری به این مسئله نگریست. وقتی فرد مثلا علیرغم سالها تحصیل در حوزه شغلی به درآمد حداقلی که کفاف زندگی را بدهد نمیرسد، برای اینکه حس سرخوردگی نداشته باشد و تصور کند کاری در زندگی برای خود انجام داده بهسراغ جراحیهای غیرضروری زیبایی میرود تا اینگونه به خودش حس کامیابی و «بهدستآوردن» را القا کند.
این روانشناس در ادامه، باری دیگر هشدار میدهد، تشدید مشکلات اقتصادی و هر اتفاقی که منجر به سرخوردگی و نااطمینانی از آینده شود، مردم را خواهناخواه به سمتی میبرد که تنها بهفکر امروز باشند. بخشی از آن منجر به این میشود که یک رضایت زودگذر از تغییر ظاهر را برای خود رقم بزنند و از این بابت باید نگران بود. همانطور که اشاره کردم در کنار افرادی که نیاز مبرم به جراحیهای زیبایی دارند، افرادی در مطبها و کلینیکهای پزشکی دیده میشوند که کوچکترین نقصی در چهره خود ندارند و خودشان را بهسختی و قرض و وام میاندازند تا حس بهتری نسبت به خود داشته باشند چراکه مشکلات اقتصادی اجازه نمیدهد افراد بهاندازه تلاش خود دستاورد داشته باشند.
برخی پزشکان به خاطر منفعت مالی، فرد را به سمت جراحی غیرضروری میبرند
اما مطابق نظرگاه بهروز ابراهیمی در قامت پژوهشگر مسائل اجتماعی، وخامت وضعیت اقتصاد، نه فقط مردم عادی جامعه که پزشکان را هم در چرخه جراحیهای زیبایی گرفتار کرده است. مطابق دیدگاه او، جراحان عمومی و پزشکانی که دوره 6ساله «تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی» را نگذراندهاند، متخصصهای پوست، جراحان فک و گوش وحلق و بینی، برای کسب درآمد بیشتر و دستمزدهای کلان به جراحی پردرآمد زیبایی روی آوردهاند. علاوه بر این هزاران آرایشگر و متخصص بزک صورت ابرو و ناخن و مراکزی که زیر عنوان «استودیوهای زیبایی» مثل قارچ در هر گوشه و کنار سبز شدهاند، در بازار زیبایی به کسبوکار مشغولند، چراکه در وضعیت بغرنج اقتصادی، آنچه بیش از همه اهمیت پیدا میکند، کسب سود و درآمد هنگفت است و حتی در این رهگذر، اخلاقیات و انسانیت هم زیر پا گذاشته میشود، بهطوریکه برخی پزشکان بهمنظور منفعت مالی فرد را به سمت جراحی غیرضروری میبرند. چنین اقدامی صرفا به خاطر منفعت مالی است. طبیعتا مردم حتی در شرایط سخت که سطح مالیشان افت پیدا میکند هم علاقهمند به گرفتن خدمات زیبایی هستند و به هر وسیلهای ولو به خطر افتادن سلامتیشان و انجام عملهای ارزان این کار را انجام میدهند.
این پژوهشگر معتقد است: این وظیفه پزشک است که زیباجو را از عواقب و پیامدهای جراحی غیرضروری آگاه کند. متأسفانه در این آشفتهبازاری که وضعیت اقتصادی مشکلاتی را پدید آورده، نظارتی بر فعالیت بسیاری از تکنیسینهایی که عمل جراحی غیرحرفهای و غیرضروری انجام میدهند، نیست. البته منکر این نیستیم که حتی در بین پزشکان متخصص هم افرادی هستند که به شکل صحیح عمل نمیکنند. بااینحال بالای 99 درصد تبلیغاتی که در شبکههای مجازی صورت میگیرد، توسط افرادی است که فاقد هرگونه مهارت، دانش تخصصی و علمی هستند و در حق مردم اجحاف میکنند.
تأثیر مشکلات اقتصادی بر شیوه عملهای زیبایی قابلمشاهده است
این پژوهشگر مسائل اجتماعی ابراز نگرانی میکند از اینکه، اوجگیری پزشکی زیبایی باوجود شرایط بد اقتصادی پیامدهای ناگواری به همراه دارد. او توضیح میدهد: «درواقع همهگیری گرایش به عملهای زیبایی، کار را بهجایی رسانده که برخی افراد، صرفا بهخاطر تبلیغات مجازی و قیمت ارزانتر، به انجام این عملها در هر شرایطی تن میدهند و جان خود را به خطر میاندازند و در محیطی بهشدت غیراستاندارد و غیراستریل، به انجام این عمل تن میدهند. جایی که حتی بیهوشی هم برای مراجعهکننده انجام نشده و به گواه برخی افراد، چند روز بعد از انجام این عمل، فرد دچار عارضه شدید شده و ممکن است جانش را از دست بدهد و در اینجاست که ما تأثیر مشکلات اقتصادی را نهفقط در تشدید عملهای زیبایی بلکه در شیوه انجام آنهم مشاهده میکنیم. درواقع برخی افراد غیرپزشک تمایل دارند به هر نحوی که شده درآمدی از این راه کسب کنند و این برای جامعه خطرناک است!»
ابراهیمی میگوید: «برخی از متخصصان مجوز و پروانه انجام عملهای زیبایی مثل کاشت مو یا تزریق ژل و بوتاکس را میگیرند، اما اصلا خودشان انجام نمیدهند، چون از سویی این افراد این کار را برای خود دور از شأن میدانند و از طرف دیگر هم با استخدام افراد دوره دیده، بدون اینکه کاری انجام دهند، درصد قابلتوجهی از درآمد این افراد را بهخاطر مجوز به خود اختصاص میدهند. افراد دورهدیدهای که در کلینیکهای زیبایی این پزشکان مشغول به کار میشوند، اغلب در دورههای آموزشی مربوط به انجام این اقدامات زیبایی در ترکیه، دوبی یا ایران شرکت کردهاند، کارشان را بلدند و تبلیغات خوبی هم در فضای مجازی و اینستاگرام انجام دادهاند. آنها بهواسطه تبلیغات اینستاگرامی، مشتریان زیادی را میتوانند به مطب بکشانند و پول خوبی هم در میآورند که سهم قابلتوجهی از آن، به خانم یا آقای دکتر میرسد. متأسفانه مراجعهکننده، افرادی که پزشک نیستند و صرفا در دورههای آموزشی شرکت کردهاند را، آقا یا خانم دکتر خطاب میکند و خیلی هم از خدماتی که دریافت میکند راضی است. اغلب متخصصان از این بابت بسیار رضایت دارند. چون معتقدند بدون اینکه کاری انجام دهند، پول میگیرند.»
این پژوهشگر در ادامه تأکید میکند: «این شیوه آنچنان در ایران متداول شده که کسی به شیوه اجرای آن ایرادی وارد نمیداند و معمولا هم نظارتی بر اینکه چه کسی در کلینیک خدمات نهایی را ارائه میدهد، صورت نمیگیرد و صرف اینکه پزشک حضور داشته باشد و اقدامات در داخل مطب یا کلینیک انجام شود، کفایت میکند و عجیبتر این است که چنین اخباری بارها در رسانهها منتشر شده و دستبهدست چرخیده اما همچنان که در دوران رکود و تورم قرار داریم، بازهم از میزان علاقهمندی مردم نسبت به دریافت خدمات زیبایی کاسته نشده است.»
سقف خواستههای مردم کوتاه شده است!
ابراهیمی تصریح میکند: «هسته مرکزی «زیبایی» در اغلب رسانهها عبارت است از: «کسی که چیزی را بخواهد، به آن میرسد»، «چهره زیبا از آسمان نمیافتد، چهرهای را که میخواهید، به دست میآورید». وقتی چنین احکام بیپایهای بر هر در و برزنی تبلیغ شود، بهترین شرایط برای فروش محصولات لاغرکننده، لوازمآرایشی و جراحیهای زیبایی تا بینهایت فراهم میآید. در این ایدئولوژی نکته دیگری نهفته است که «قربانی، خودش مقصر است» یعنی کسی که نمیتواند به معیارهای زیبایی دست یابد، تقصیر خودش است. درنتیجه نفوذ این تبلیغات بر افکارعمومی، بخشی از زنان و مردان که به استانداردهای دیکته شده توسط تئوریسینهای اقتصاد زیبایی، دست نمییابند، اعتمادبهنفسشان را از دست میدهند و گاه به تمام تحقیرهای این سیستم تن میدهند تا شاید به ایدهآل زیبایی برسند. اینها بهجای محکوم کردن سیستم و افکاری که انسان را بازیچه منافع اقتصادی میکند، خودشان را مقصر میدانند که موفق نشدهاند، به استانداردهای زیبایی دست یابند و ازآنجاییکه جامعه در سالیان اخیر به لحاظ اقتصادی با مشکلات متعددی دستبهگریبان بوده، بسیاری از شهروندان قادر نبودهاند در سایر بخشها ازجمله در بخش اشتغال و یا خرید خانه و سایر آمال و آرزوهای خود به استانداردهایی که مدنظر داشتهاند دست یابند، لذا اکنون باتوجه به شرایطی که بر اقتصاد حاکم شده، تنها روزنهای که به آن دلخوش هستند، تمرکز بر زیبایی و زیباتر به نظر رسیدن است. درواقع سقف خواستههایشان کوتاه شده و با درآمدی که ماهانه کسب میکنند، تنها قادرند بر روی تن و ظاهر خود سرمایهگذاری کنند و از این بابت نباید به جامعه خرده گرفت.»
این پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به مشکلات فرهنگی جامعه خاطرنشان میکند: «میانگین مطالعه در جامعه ما ناچیز است و طبیعتا با تنگتر شدن حلقه مشکلات اقتصادی، نخستین چیزی که از سبد خرید حذف میشود، همین کتاب است. وقتی خوراک فرهنگی جدی به جامعهای نرسد، اعضای آن از رسانههایی که ابتذال تجارت آنهاست و از طریق ابتذال پول درمیآورند، خوراک فرهنگی میگیرند مثلا ممکن است فردی که عملهای زیبایی متعددی روی بدن و اندام خود انجام داده در جامعهای که میان اعضای آن استفاده از لوازمآرایشی یا انجام عملهای زیبایی آمار بالایی ندارد، مشهور شود و بسیاری از افراد جامعه از آن فرد الگو بگیرند، حتی ممکن است تصور کنند که در سایه مشکلات اقتصادی، تنها راهی که برای کسب هویت و منزلت اجتماعی برای آنان باقیمانده، همین عمل زیبایی است و از این طریق میتوانند حس کنند که هنوز مفیدند و دیده میشوند. حالا مدتهاست که این تنها زنان نیستند که مشتری انواع جراحیهای زیبایی هستند، مردان نیز خود را به تیغ زیبایی میسپارند. اگرچه در سالیان اخیر میزان مصرف گوشت و مرغ کاهشیافته ولی به گفته مدیران کلینیکهای زیبایی، فشارهای اقتصادی تأثیر محسوسی بر این بازار نداشته است. هرچند که استقبال به این نوع جراحیهای زیبایی در یک سال گذشته کمتر شده است اما میل افسارگسیخته به زیبایی همچنان وجود دارد و کماکان بسیاری از افراد در صف جراحیهای زیبایی قرار دارند.»



