عبرت بزرگ برای غرب‌گرایان

تحولات اخیر در مواضع ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین و پذیرش تلویحی او نسبت به کنار گذاشتن رؤیای عضویت در ناتو، صرفاً یک رویداد سیاسی در سطح بین‌الملل نیست؛ بلکه می‌تواند برای جریان‌های غرب‌گرای داخلی در ایران نیز حامل پیامی عمیق و هشداردهنده باشد. سرنوشت زلنسکی نشان داد که اعتماد بی‌چون‌وچرا به وعده‌های غرب، نه‌تنها تضمین‌کننده امنیت و پیشرفت کشورها نیست، بلکه می‌تواند آنان را به میدان قربانی شدن در بازی قدرت‌های بزرگ بدل کند.
زلنسکی با تکیه بر حمایت آمریکا و اروپا، تمام ظرفیت سیاسی و اجتماعی کشورش را معطوف به پیوستن به بلوک غرب کرد. اوکراین که می‌توانست با حفظ موازنه در روابط خود میان شرق و غرب، زمینه ثبات و توسعه را برای شهروندانش فراهم کند، به‌واسطه این سیاست تک‌بعدی، به صحنه آزمایش اراده قدرت‌های جهانی بدل شد. درنهایت، همان حامیانی که زلنسکی را به نبردی بی‌پایان سوق دادند، هنگامی‌که هزینه‌ها بالا رفت، به‌سادگی از ادامه بازی سر باز زدند و کی‌یف را در میانه میدان تنها گذاشتند.
این تجربه تلخ لایه‌ای فراتر از یک نبرد ژئوپلیتیک دارد. آنچه در اوکراین رخ داد، درواقع فروپاشی «اعتماد راهبردی» به غرب بود. کشورهای عضو ناتو و اتحادیه اروپا به‌وضوح نشان دادند که در بزنگاه‌های حیاتی، منافع ملی خود را بر هر نوع تعهد اخلاقی یا انسانی نسبت به متحدانشان مقدم می‌دانند. اوکراین در محاسبات غرب، تنها تا زمانی ارزش داشت که بتواند فشار بر مسکو را افزایش دهد؛ اما وقتی هزینه‌های جنگ برای اروپا و آمریکا سنگین شد، حمایت‌ها به‌تدریج رنگ باخت و «دموکراسیِ اوکراینی» دیگر اولویتی نداشت.
جریان‌های غرب‌گرای داخلی در ایران باید از این تجربه جمعی درس بگیرند. غرب، مفهومی ثابت از دوستی یا دشمنی ندارد؛ آنچه سیاست خارجی‌اش را شکل می‌دهد، صرفاً منافع و موازنه قدرت است. هر کشوری که بدون در نظر گرفتن توان درونی خود، امنیت و آینده‌اش را بر «گارانتی غرب» بنا کند، دیر یا زود با واقعیتی مشابه مواجه می‌شود. تجربه زلنسکی نشان داد که وابستگی سیاسی و فکری به غرب، نه تنها تضمین‌کننده موفقیت نیست، بلکه زمینه‌ساز شکست و فروپاشی است؛ زیرا در منطق غرب، کشورها ابزارند و ابزار، مادامی ارزش دارد که کارکرد داشته باشد.
بنابراین، بازخوانیِ سرنوشت زلنسکی برای نخبگان سیاسی و فکری داخل کشور ضرورتی استراتژیک است. سیاست‌ورزان ایرانی که گمان می‌کنند غرب می‌تواند راه‌حلِ مشکلات داخلی ایران باشد، باید بدانند «توسعه وابسته» سرابی بیش نیست. درسی که امروز از اوکراین می‌توان گرفت، این است که هر ملتی تنها هنگامی می‌تواند از طوفان‌های جهانی در امان بماند که پشتوانه خویش را در استقلال، خودباوری و توان ملی جست‌وجو کند، نه در چتر حمایتی قدرت‌هایی که مهره‌های خود را در لحظه نیاز، بی‌درنگ کنار می‌گذارند.
عبرت بزرگ برای غرب‌گرایان
دریافت همه صفحات
دانلود این صفحه
آرشیو