چرا باید «مجنون» را دید؟
جواد شاملو
شاید کمتر کسی بداند شهید مهدی زینالدین حکایتی دارد که بیاندازه به حکایت حضرت موسی سلام الله علیه شبیه است؛ آنجا که فرمود: «إن معی ربی». زینالدین هم در عملیات خیبر جایی به یک بنبست تمام عیار خورد و ما امروز چقدر نیاز داریم به این روایتهای بنبست. بنبست جایی است که به حسب ظاهر هیچ راه بازی در آن یافت نمیشود، نقطه ناامیدی انسان است از خودش و از همه و نقطه امیدواری اوست به یک قدرت قاهر. بچههای لشکر ۱۷ علیابنابیطالب سلام الله علیه در نبرد جزایر مجنون و زیر آتش بیامان پاتک دشمن به جایی رسیدند که هم از حمایت دیگر محورهای عملیات همچون نیروهای شهید همت ناامید شدند، هم از حمایت هلیکوپترهای هوانیروز و هم از هرگونه پشتیبانی که بشود فکرش را کرد. در حالی که یک طرف صحرا پر از تانکهای دشمن شده بود و طرف دیگر آتش توپخانه بر رزمندگان محاصره بود، در حالی که تنها ۱۵ دقیقه تا محاصره کامل نیروهای زینالدین باقی مانده بود، حاجمهدی باید برای عقبنشینی تصمیم میگرفت. اگر در آن لحظات که خبر شهادت حاجهمت نیز رسیده بود زینالدین بر میگشت، هیچکس چیزی جز این جمله نمیگفت: «چاره دیگری نبود.»
حقیقت نیز همین است. آنچه در آن مضیقه سهمگین به فکر فرمانده رزمندگان قمی رسید، به ذهن احدالناسی نمیرسید و کیست که نداند آن فکر در آن موقعیت پرفشار حاصل تجربه و نبوغ نظامی یا دانش تاکتیکی نبود؛ بلکه از جنس همان الهامی بود که فراوان نصیب عاشقان خمینی در طول دفاع هشتساله و پس از آن شد. زینالدین با انفجار قسمتی از خاکریز آب فراوانی را به سمت انبوه تانکهای دشمن سرازیر کرد و امکان پیشروی آنها را گرفت. زینالدین در ادامه عملیات با همین ایدههای خلاقانه و الهامآمیز و به مدد یاری مطلق ایزدی، ضربههایی به دشمن وارد کرد که باعث شد امروز عملیات خیبر ترکیبی از حماسه و تراژدی باشد و کفه مرثیهانگیز آن بر کفه شورانگیزش نچربد.
باید «مجنون» را دید و دیگر روایتهای جنگ را خواند تا علم را به ایمان ارتقا داد و به قلب آموخت که برای خداوند این جهان، تنگترین بنبستها با پهنترین آزادراهها علیالسویه است و این انقلاب تاکنون با رد کردن همین پیچهای خطیر و مهلک و همین بنبستهای در ظاهر بدون راه و همین درههای عمیق به دست ما رسیده است؛ ادامهاش هم به همین صورت خواهد بود. راه حق، راه توحید است و در آن با ایمان به خودمان به جایی نمیرسیم. باید به منگنه میان نیل خروشان و لشکر در حال تاخت و تاز فرعونیان بر بخوریم و به «إن معی ربی» امام اعتماد کنیم؛ تا دریای عمیق و سریع و بیرحم، با احترام از سر راهمان کنار برود. در راه حق، پیروزی از آن کسانی است که به چشمان خودشان هم بیاعتمادند، در عین حال به چشمان ولی خدا ایمان دارند.
شاید کمتر کسی بداند شهید مهدی زینالدین حکایتی دارد که بیاندازه به حکایت حضرت موسی سلام الله علیه شبیه است؛ آنجا که فرمود: «إن معی ربی». زینالدین هم در عملیات خیبر جایی به یک بنبست تمام عیار خورد و ما امروز چقدر نیاز داریم به این روایتهای بنبست. بنبست جایی است که به حسب ظاهر هیچ راه بازی در آن یافت نمیشود، نقطه ناامیدی انسان است از خودش و از همه و نقطه امیدواری اوست به یک قدرت قاهر. بچههای لشکر ۱۷ علیابنابیطالب سلام الله علیه در نبرد جزایر مجنون و زیر آتش بیامان پاتک دشمن به جایی رسیدند که هم از حمایت دیگر محورهای عملیات همچون نیروهای شهید همت ناامید شدند، هم از حمایت هلیکوپترهای هوانیروز و هم از هرگونه پشتیبانی که بشود فکرش را کرد. در حالی که یک طرف صحرا پر از تانکهای دشمن شده بود و طرف دیگر آتش توپخانه بر رزمندگان محاصره بود، در حالی که تنها ۱۵ دقیقه تا محاصره کامل نیروهای زینالدین باقی مانده بود، حاجمهدی باید برای عقبنشینی تصمیم میگرفت. اگر در آن لحظات که خبر شهادت حاجهمت نیز رسیده بود زینالدین بر میگشت، هیچکس چیزی جز این جمله نمیگفت: «چاره دیگری نبود.»
حقیقت نیز همین است. آنچه در آن مضیقه سهمگین به فکر فرمانده رزمندگان قمی رسید، به ذهن احدالناسی نمیرسید و کیست که نداند آن فکر در آن موقعیت پرفشار حاصل تجربه و نبوغ نظامی یا دانش تاکتیکی نبود؛ بلکه از جنس همان الهامی بود که فراوان نصیب عاشقان خمینی در طول دفاع هشتساله و پس از آن شد. زینالدین با انفجار قسمتی از خاکریز آب فراوانی را به سمت انبوه تانکهای دشمن سرازیر کرد و امکان پیشروی آنها را گرفت. زینالدین در ادامه عملیات با همین ایدههای خلاقانه و الهامآمیز و به مدد یاری مطلق ایزدی، ضربههایی به دشمن وارد کرد که باعث شد امروز عملیات خیبر ترکیبی از حماسه و تراژدی باشد و کفه مرثیهانگیز آن بر کفه شورانگیزش نچربد.
باید «مجنون» را دید و دیگر روایتهای جنگ را خواند تا علم را به ایمان ارتقا داد و به قلب آموخت که برای خداوند این جهان، تنگترین بنبستها با پهنترین آزادراهها علیالسویه است و این انقلاب تاکنون با رد کردن همین پیچهای خطیر و مهلک و همین بنبستهای در ظاهر بدون راه و همین درههای عمیق به دست ما رسیده است؛ ادامهاش هم به همین صورت خواهد بود. راه حق، راه توحید است و در آن با ایمان به خودمان به جایی نمیرسیم. باید به منگنه میان نیل خروشان و لشکر در حال تاخت و تاز فرعونیان بر بخوریم و به «إن معی ربی» امام اعتماد کنیم؛ تا دریای عمیق و سریع و بیرحم، با احترام از سر راهمان کنار برود. در راه حق، پیروزی از آن کسانی است که به چشمان خودشان هم بیاعتمادند، در عین حال به چشمان ولی خدا ایمان دارند.

تیتر خبرها
تیترهای روزنامه
-
فرصت خانهدار شدن اهل کارخانه
-
مسکن کارگری میتواند بازار متلاطم اجاره را سامان دهد
-
دولت باید از ظرفیت بانکها برای تأمین مالی پروژهها استفاده کند
-
تلاش دولت برای تنظیم بودجه بدون کسری
-
شرکای جرم تلآویو در بروکسل
-
آلودگی نوری در مرز نگرانی
-
روایت گسترش تجارت منطقهای
-
تداوم نگاه اشغالگرایانه تل آویو به کشورهای عربی
-
خیز اروپا برای تحقق استقلال دیجیتال از آمریکا
-
چرا باید «مجنون» را دید؟